📜 ایرانزمین در ایرلند
شاید امروزه، کمتر کسی مطلع باشد که «ایرانزمین»، روزگاری، جایگاهی ویژه در میان شاعران و نویسندگان ایرلندی داشته است. جوزف لِنون، نویسنده کتاب شرقشناسی ایرلندی، در سرآغاز کتاب خود مینویسد ایرلند در طول تاریخ اروپا، همواره، کشوری شرقی به حساب میآمده است تا کشوری غربی و اروپایی. او، همچنین، به این مطلب میپردازد که نام کشور ایرلند، که به زبان گایلیک ایرین است، در کتابهای دوران قرون وسطی، همراه همیشگی نام ایران بوده است. از همین روی، در نسخ خطی ایرلندی، واژه اسکاتلند نیز به صورت اسکوتیا با واژه سیثیا، به معنای سرزمین سکاها، همراهی میکرده است.
اما پرسش اصلی اینجاست که همراهی دو واژه ایران و ایرلند از کجا سرچشمه میگیرد و چرا در دورانی که اروپاییان ایران را با نام پارس میشناسند، در ایرلند نام ایران به کار میرود؟ این نوشتار به سه تن از بزرگترین نویسندگان ایرلندی خواهد پرداخت که درباره ایران و ایرلند قلم فرسودهاند، و در نهایت تلاش خواهد کرد به چرایی استفاده از نام ایران در ایرلند پاسخ دهد.
چارلز ولنسى از نخستین کسانى بود که، در دوران نوین، برای یافتن پاسخی علمى درباره ارتباط میان نامهای ایران و ایرلند به جستوجو پرداخت. چارلز ولنسی پاسی از عمر خود را در هندوستان گذراند و در آنجا با زبانهاى سانکریت، فارسى و اوستایى آشنایی یافت ...
او ... با فراگرفتن زبان ایرلندی و اسطورههاى آن سرزمین، آغاز به نوشتن کتابهایى چند درباره ایرلند کرد. برای نمونه، او کتاب «دستور زبان ایبرنو-سلتی یا زبان ایرلندی» را در سال ١٧٨٢ نگاشت. ... نخستین برخورد با اسطوره مایلشینها برای او بس شگرف و تعجببرانگیز بود. به جهت پیشینهای که در انجمن باستانگرایى و عتیقهشناسى ایرلند داشت و آشناییاش با زبانهای ایرانی، بر آن شد تا اسطوره مایلشینى را محک بزند و بر پایه عهد عتیقِ کتاب مقدس رابطه میان ایرلند و شرق را کشف کند.
او در سال ١٧٨۶ کتاب «اثبات تاریخ ایرلند باستان» را نوشت و در آن، به طور کامل، به ارتباط فرضی میان ایران و ایرلند پرداخت. در این میان، به پادشاهان پیشدادی و کیانی ایرانزمین اشاره کرد و از زرتشت به عنوان آموزگار نخستین «دروید»های ایرلندی نام برد و بدینسان ایران و ایرلند را به اسطوره مایلشینی گره زد و به طور مفصل، به اساطیر ایرانی و مقایسه آنها با اساطیر ایرلندی پرداخت. وی بر این باور بود که با نگاهی به زبان و اساطیر کهن ایرانزمین و ایرلند میتوان مهاجرت اقوام ایرانی به ایرلند را در لایههای زیرین این داستانها کشف کرد.
او مسیحی باورمندی بود و راهنمایش در راه اثبات این مهاجرت، کتاب مقدس و داستانهاى شاهان ایرانی در آن بود. به واسطه گذشته خود در هندوستان و آشنایىاش با زبانها و اسطورههای هند و ایرانى، به مقایسه جهان ایرلندى و مردمانش با فرهنگ هند و ایرانى رو آورد. بیش از هرچیز، شباهت نام ایران و ایرلند براى او جذاب بود. در این میان، ژنرال چارلز ولنسى به جستوجوى شواهد بیشترى پرداخت تا فرضیه خود مبنى بر وجود رابطه تاریخى، زبانى، باورى و فرهنگى میان ایران و ایرلند را به اثبات برساند. وى همه یافتههای خود را با سر ویلیام جونز در مکاتباتش در میان مىنهاد.
ولنسى، در نهایت، کتاب معروف خود «گفتارى درباره اقوام ابتدایی ساکن بریتانیای بزرگ و ایرلند: دلیلی بر ریشههاى پارسی یا هندو-سکایی آنان بر اساس تاریخ و زبان و اسطورهشناسی» را در سال ١٨٠۶ منتشر کرد. او در این کتاب، که درست در دوران شکلگیری دولت-ملتهای نوین در اروپای قرن نوزدهم نگاشته شد، استدلال میکند که مردمان ایرلند ریشه در خاورمیانه دارند و بر آن است که تصویری بسیار کهن از ایرلند بیافریند. ولنسى، در این کتاب، نمونههای بیشمارى از اساطیر ایرانى و ایرلندى آورد که به گمانش با یکدیگر رابطه دیرین داشتند. او با اشاره به آیین نوروز و شباهت آن واژه با مراسم نوآ-آرییه (نام آخرین روز سال در تقویم ایرلندیهای باستان) و آیین میتراییسم و شباهتهاى آن به جشنهاى ایرلندى و نیز مقایسه رستم و کوهولایین، قهرمان اساطیرى ایرلند، به این نتیجه رسید که هر دوى این فرهنگها ریشه در دوران باستان دارند و فرهنگ سلتى فرزند مهاجرت و جدایى از فرهنگ مادرى خود یعنى فرهنگ هند و ایرانى است. زرتشت از دید او بنیانگذار جادوگری است و تأثیرگذار بر درویدهای ایرلند باستان که رهبران مذهبی اقوام سلتی و سخنور و شاعر و پزشک و پیشهور بودند. از این رو، ولنسى، با ریزتر شدن در واژههاى مشترک میان فارسى و سانسکریت و اوستایى از سویى و ایرلندى از سوى دیگر، آغاز به تبارشناسى واژگان این زبانها کرد.
✍🏼 مجتبی روهنده
🔗 منبع و متن کامل نوشتار
#ریشههای_مشترک #ایرانشناسی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann