میتوان زندگی را همانند یک سفر دید، اما نه سفری تفریحی یا به اصطلاح امروزی توریستی، بلکه سفری اکتشافی. توریستها با یک برنامهی از پیش تعیینشده، مثلا سهشب و چهار روز، به مکانهایی از قبل نشانهگذاری شده میروند و انتظار دارند که چه بخورند و چه بپوشند و چه ببینند و چه بکنند و عاقبت هم بازگردند به همان جایی که از آن عزیمت خود را آغاز کرده بودند. اما زندگی آنچنان که بر ما پدیدار میشود اینگونه نیست. مسیری یکطرفه است و معلوم هم نیست چند شب و چند روز میزبان ما باشد. چه بخوری و چه بپوشی و چه ببینی و چه بکنی هم در آن به بسیاری عوامل بستگی دارد که غیرممکن است بتوان همهاش را پیشاپیش تعیین کرد.
مواجههای اصیل با زندگی همچون پیمایش یک مسیر اکتشافی جدید در دل طبیعت است. درست است که به طور کلی از کوه و جنگل و صحرا و دریا میتوان شناختی حاصل کرد، اما هر جادهی بکری که برای نخستین بار پیموده میشود سرشار از شگفتیهاست، شگفتیهایی که میتوانند معجرهگون و یا کشنده باشند، چراکه زندگی همزمان وحشی و محل تنازع بقاء، و زیبا و مسحورکننده است. برای آنانی که به تعبیر نیچه به زندگی آری میگویند، این سفر یک اکتشاف درونی است، فرصتی برای تحول و فراروی از خویش و بازآفرینی خویش. گشوده بودن به روی حیرت بودن چه در خانه باشی، چه در محل کار،چه در خلوت باشی و چه در جلوت، چه در شهر باشی و چه در سفر، فرقی نمیکند، در همه حال تو را به تحول فرامیخواند. به همین خاطر است که لائو تسه میگوید: فرزانه هر روز جهان را سیر میکند، بیآنکه از خانه بیرون شود. اما زیستن زندگی با یک برنامهی ذهنی از پیش مشخص و تلاش برای کنترل همهجانبهاش و سفر کردن با نیت مصرف کردن، به ظاهر پویاترین زندگی را هم در باطناش پوچ میسازد.
سفر داریم تا سفر، زندگی تا زندگی. نقشههای موجود هیچکدام به گنج نمیرسند، برای جستن گنج باید ابتدا گم شد. و باز هم از همینرو لائوتسه میگوید: ندانستن، دانستن راستین است.
✍️ #وحیدشاهرضا
#گروه_روانشناسی_ژرف
هیچنیستیوهیچنیستکهنباشی
#کارل_گوستاو_یونگ #روانشناسی_تحلیلی #یونگ #پذیرش #تغییر #تغییر_خود #تغییر_سبک_زندگی #تحول_فردی #پدیدارشناسی #لائوتسه #لائو_تسه #تائو_ت_چینگ #نیچه