در سرزمین من، روزنامه لال به دنیا میآید، رادیو کر و تلویزیون کور ... و کسانی که طالبِ سالم زاده شدنِ این همه باشند را، لال میکنند میکُشند، کر میکنند میکُشند، کور میکنند میکُشند ... در سرزمین من !
شعر آوای کبوتر است به وقت عشق شعر بال پروانه است به وقت باران شعر غبار ستارهایست که بر دشتها و دامنهها میبارد و شعر سرانگشتان کودکان است در دوزخ کردستان و در گورهای بی نشان رواندا.