View in Telegram
((ادامه فرسته ی "آدونیس وایران")) مهیار، پادشاه است و رویاپرداز، کاخی دارد با باغهای آتش. امروز واژه ها از آوای مُرده اش شِکوِه دارند. پادشاه مهیار، در قلمروِ باد می زِید و در سرزمینِ راز، پادشاهی می کند! بهره گیری و کاربست نمادها و سمبلها در شعر ادونیس موج می زند آنگونه که شعر او را با پیچیدگی، دیریابی و خشکی خاصی همراه کرده است. نمادپردازی از علاقه های اوست، بسیاری از آثار ادونیس بافتارِ رمزپردازانه دارندو بی در نظر گرفتن آنها، دریافت و درک معنای شعر بسی دشوار می نماید. درباره این علاقه، باید گفت که به نظر می رسد این جُستار، دو دلیل عمده دارد، نخست وضعیت پیچیده جامعه عرب و دیگر آشنایی او با ادبیات معاصر غرب و گرایش یافتن او به این زمینه. البته چگونشِ ادبی دوران وی نیز در این زمینه موثر بوده است، شاعران لبنانی در دهۀ سی به رمزگرایی گرایش فراوانی پیدا کردند و ادونیس نیز زیر تاثیر این فضا بود. ادونیس چون دیگر شاعران عرب، از وضعیت اعراب ناراضی است و آن را سرشار از ناآگاهی، ناکامی و شکست می داند. آثار او به ویژه چکامه هایش سرشار از اسطوره و رمزگرایی و نماد پردازی هستند. *ققنوس، سیزیف، ایشتار، کیمیا، اورفئوس، تموز، مهیار، حلاج، حسین(ع)، نِفّری، زریاب* از جمله نمادهای محبوب او هستند. ققنوس یا به گفته او" فینیق"یکی از پرکاربردترین نمادها در شعر وی است. این نماد، گاه نشان خود اوست گاه نشان کشورهای عربی که در خواب غفلتند و باید دیگر بار از خاکستر خود برخیزند، گاه نشان شخصیت هایی چون " حلاج " است همان صوفی و شاعر ایرانی که در بیضای فارس زاده شد و در بغداد بردار شد و مسیح وار، چلیپای خویش را بر دوش کشید. باورهای ادونیس درباره شعر، چکامه های او را به آثاری متفاوت بدل کرده است، به اعتقاد او شعر، دل آگاهی و مکاشفه است و نباید معنی پیش اندیشیده را القا کند. در زبان عربی نیز شعر او دشوار، دیریاب و گاه نایاب است. رویا جایگاه ویژه ای در تصوف و عرفان دارد. نگره ها، انگاره ها و رویاهای ادونیس همراه با گرایش های فلسفی و تاملات اندیشه ای است و کتاب صوفیسم و سورئالیسم تلاشی است برای بیان این نگاه تازه . رویا از مباحث مهم در نقد ادبی است و جایگاه ویژه ای در سورئالیسم دارد و در صوفیه کشف جهانی تازه را از طریق رویا شاهدیم. بحث درباره این شاعر حکیم بسیار است. درپایان این جستار، بخشی از شعر او را بخوانید درباره ایرانیان: افقِ دگرگونی دمید و سرکشان پراکنده شدند چگونه دلدادگی ام را به ایران باز گویم و آنچه در دم و بازدم من است که واژه ها از گفتنش ناتوانند. ترانه ای برای ایران خواهم خواند تا رویاهایم آتشی توفانی شود که در گرداگردِ خلیج می گردد، خواهم گفت با شور و شیون که سرزمینِ عربی من آذرخشی می آفریند درخشان و آتشی سوزان خاورِ تازه ای را ترسیم می کند و به راهی تازه می نگرد؛ مردم ایران نشان دادند برای شرق پیامی تازه دارند! #ایرانسرا
Telegram Center
Telegram Center
Channel