📘سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی
✍🏻نویسنده: ساموئل هانتینگتون
📝 مترجم:محسن ثلاثی
📃«هانتينگتون در کتاب خويش به دنبال نشان دادن چارچوبهای لازم برای تحقق سامان و يا همان استواری سياسی است. از اين رو در پيشگفتار کتاب بيان میدارد: «تجزيه و تحليل پژوهشگرانه راهها و وسايل پيشبرد سامان سياسی، با وجود اختلافهایی که بر سر مشروعيت و خوشايندی اين هدف وجود دارد» بايد مورد توجه يک دانشمند سياسی باشد. وی در ادامه معتقد است؛ سامان سياسی « تا اندازهای به رابطه ميان توسعه نهادهای سياسی و تحرک نيروهای اجتماعی به صحنه سياست، بستگی دارد.» وی در سراسر اثر خويش به دنبال نشان دادن مسير فرايند نهادمند شدن مشارکت سياسی در کشورهای در حال نوسازی است. مسئله وی استواری و ثبات جامعه و سياست در جامعه دستخوش نوسازی میباشد.
➕این کتاب شامل هفت فصل به شرح زیر میباشد.
➖در فصل اول،سامان سياسی و تباهی سياسی: مهمترين شکاف مابين کشورها را ناشی از ميزان کارایی حکومتهای آنها و ميزان برخورداری از ثبات سياسی میداند. وی نابسامانی سياسی را ناشی از ظهور گروههای اجتماعي جديد در عرصه سياست در نتيجه دگرگونی اجتماعی میداند. عدم وجود نهادهای سياسی جهت سازماندهی خواست مشارکت سياسی اين گروهها منجر به نابسامانی سياسی در اين کشورها میشود.
➖فصل دوم، نوسازي سياسی(آمریکا در برابر اروپا): نوسازی سياسی مستلزم عقلانی شدن اقتدار، تمايز ساختارها و گسترش مشارکت سياسی است. بر اين مبنا هانتينگتون سه الگوی نوسازی سياسی را معرفی میکند. الگوي اروپایی و الگوی بريتانيایی که به ترتيب اقتدار آنها منشأ در سلطنت و پارلمان داشت. و الگوی آمريکایی که اقتدار آن ريشه در نهادهای سياسی تيودوریـ انگلستان سده ۱۶میلادی ـ داشت.
➖فصل سوم، دگرگون سياسی در جوامع سياسی سنتی: نوسازی مستلزم اصلاح امور اقتصادی و اجتماعی توسط دولت مقتدر است. در نتيجه نوسازی گروههای جديدی به عرصه سياسی وارد میشوند. در اينجا نوسازی سياسی با هدف گستراندن پهنه قدرت به گروههای اجتماعی نوظهور صورت میگيرد. نحوه توزيع قدرت در جامعه در ترکيب با ميزان انباشتگی قدرت نزد دولت صورتبندی قدرت در نظام سياسي را منعکس میسازد. قدرت متمرکز در ترکيب با انباشت کم قدرت منجر به امپراتوری ديوانسالار با سلطنت مطلقه میشود. قدرت پراکنده در ترکيب با کم بودن ميزان قدرت به فئوداليسم با ساختار هرمی منجر میشود. همچنين قدرت متمرکز در ترکيب با انباشت زياد قدرت به ديکتاتوری توتاليتر میانجامد و دموکراسی قانونی از ترکيب پراکندگی قدرت و انباشتگی قدرت به وجود میآيد.
➖فصل چهارم، پراتوريانيسم و تباهی سياسی پراتوريانيسم: به معنای دخالت نظاميان در سياست در نتيجه سياستزدگی نيروهای اجتماعی میباشد. ساموئل هانتينگتون ضمن اشاره به دخالت ساير نيروهای اجتماعی نظير روحانيون، ثرومتمندان و دانشجويان در سياستِ يک جامعه سياستزده، اصطلاح «جامعه پراتوری» را برای توصيف اين وضعيت به کار میبرد.
➖ فصل پنجم، انقلاب و سامان سياسی: هانتنينگتون از انقلاب به مثابه شيوهای برای نوسازی ياد میكند. از نظر وی دگرگونی عميق ساختارهای اجتماعی كه در نتيجه گسترش سريع مشاركت سياسی و خواست نيروهای اجتماعی مختلف برای دخالت در قدرت سياسی پديد میآيد انقلاب نام دارد. با استقرار نهادهای سياسی جديد انقلاب تكميل میشود. وي با طرح دو گونه انقلابات غربی و شرقی وجه تمايز آنها را زمان شكلگیری نهادهای سياسی جديد میداند.
➖فصل ششم، اصلاحات و دگرگونی اجتماعی: ساموئل هانتينگتون به يک دسته دگرگونی با سرعت و دامنه محدود و نهادها و رهبرانی با خطمشی ميانهرو اصلاحات میگويد. هدف اصلاحات تامين برابری اجتماعی، اقتصادی و سياسی و گسترش دامنه مشاركت سياسی در يک جامعه دستخوش نوسازي است. اصلاحگر موفق كسی است كه بتواند به طور همزمان در دو جبهه محافظهكاران و انقلابيون بجنگد و با توجه به اهداف اصلاحي با گروهای اجتماعی ـ سياسی مختلفی متحد شود.
➖فصل هفتم، نوسازی و احزاب: با وقوع نوسازی گروههای اجتماعی جديدی پديد میآيند كه از مشاركت«طبيعی» موجود در جامعه سنتی بیبهرهاند. با گسترش آگاهی و مشاركت سياسی، يكپارچگی ملی، ادغام و استواری سياسی جامعه نيازمند مشاركت افراد از طريق نهادهای سياسی نوين كه عمدهترين آنها احزاب و نظام حزبی است میباشد. حزب سازماندهنده مشاركت سياسی است.
🔸از آنجایی که هانتينگتون وابسته مکتب نوسازی است کتاب وی بيشتر به تأثير نيروهای اجتماعی - داخلی در ثبات و بیثباتی جامعه میپردازد؛ هر چند در مواردی به نقش استعمار غربی در بسيج انقلابی و انجام اصلاحات بنيادی اشاره میکند. »
✅کانال تحلیلی سیاسیون ایران
👇
https://t.center/Iranianpoliticianss