شعر امروز ایران

Channel
Logo of the Telegram channel شعر امروز ایران
@iranian_poetry_today1Promote
350
subscribers
📚 این رسانه بازتاب شعر امروز ایران است. مالک و مدیر کانال: ضیاءالدین خالقی @ziaeddin_khaleghi دستیاران: پریسا خالقی سجاد حقیقی @sajjad_haghighi_82
🌿
♦️در خطابه به رفقا

با جانِ سخن از دل گویم به تو اسرارا

هم جام جمی جانا هم نقطه‌ی پرگارا
#بداهه یا #آنکانه
#علی‌رضا_پنجه‌یی
۲۳ آبان ۱۴۰۳
🌿
♦️دو شعر کوتاه

1
پر از بوسه‌های
بر گ و باد
دهانِ باغ.


2
خواستم برایش دستکشی ببافم
دیدم
زمستان به دست‌های زمختش
بیشتر می‌آید

و کلاه و شالی نقره‌ای
با کلافی سردرگم.
رج به رج
در اندوه چشمانم
رنگ می باخت.

۳۰ مهر ۱۴۰۳ بندر انزلی

#سهیلا_سندیانی
🌿
♦️هشت شعر کوتاه


1
شاخه‌ای شکسته‌ام
برگ‌هایم
نمی‌رسد
به فصلی دگر.


2
هر بار در آیینه می‌نگرم
از خود می‌روم
از تو می‌آیم.


3
هر بار که تو را می‌بینم
زبانم خالی از کلمات می‌شود
کلماتم تهی از زبان
چیزی میانِ
تو را می‌فهمم و
تو را نمی‌فهمم!


4
فرار می‌کنم
از دیوارها، آینه‌ها
از نقاب‌ها، سایه‌ها
و به هر کجا فرار می‌کنم
"من هستم..."


5
سر
بر شانه‌ی
تنهایی‌ام
می‌گذارم
چیزی
از آغوشت
کم می‌شود.


6
دانه‌های انار
روی لبانت
خرمالوها در دستانم
میانِ
این همه شب‌
ای کاش
به یلدا برسیم.


7
آمدی
برگی شدم
در پاییز

رفتی
اینک
پاییزم
در برگی.


8
ای برگ‌ پاییزی
آن‌گاه
که از آغوش باد
می‌افتی
شاخه‌ی
کدام‌ درخت
رویاهای تو را
بیدار می‌کند
تا بگویم
کجای
تنهایی
سال‌های عمر ما را می‌شمارد.

#حامد_صمیمی
🌿
♦️یک شعر کوتاه


ای از تَبارِ تَبرَئهٔ سیب!
که در دَندریتِ دنده‌های اسب‌اَت/ اِسکانی
بر این تَزاحمِ خیس،
نشخوارِ مُدونِ آه/های برگ باش.

#هدیه_قنواتی
🌿
♦️یک شعر


روزهایی‌ست که
ثانیه‌ها روی عقربه‌اند
قناری نمی‌خواند
روی درخت لانه بود
پاییز درگرفت هنوز
وُ رویاهایم شبیه دیوارهای یونانی
پله پله 
یک دست و بی‌رنگ‌
در ذهن توریست‌های ۲۰ ۲۰
زردِ کمرنگ می‌نشینند
--مگر ما چه خوانده‌ بودیم‌ ؟--
دخترانی بودیم که
می‌خواستند
کمی، تنها کمی خمیده راه نروند
و اگر انتخابی بود
گیسوان‌شان آبی باشد
رنگِ رویاهای دریا...

17/7/1400

# فانوس  بهادروند
🌿
♦️دژم


کلاغ پَر می‌روند
خواب‌های پریده از قفسم
روی دوشِ پتوهایی
که خرناس می‌کشند پلنگ را.

از دهانِ بالش‌ها
فوجْ فوجْ فاتحه می‌ریزد
بر جسدِ چاقوخورده‌ی شب
تا بغض‌های لولیده در خونابِ اعتزال
عروج کنند از نردبانِ سیگار
و هی پُکْ به پکْ،
تا ارتحالِ شکفته در کاسه‌ی پلک
پَتیِ معانقه را بشویند.

می‌حرفد با آینه/ جارختیِ صبح
که پیراهنِ دیروزش
پُر از عقربه‌های سَرْرفتن بود/ از حوصله
و اضلاعِ تاریکی،
قِیقاج می‌رفت در سَرش
دور از چترِ لبخند.

اُرگاسمِ اخته‌ای‌ست/ انفرادیِ دلتنگی
سهمِ هواخوریِ آغوشی
که کلاغ‌پر می‌رود
خواب‌های پریده از قفسش.

#مهشید_قنواتی
🌿
🌿
♦️شعری کوتاه

کجا قرار می‌توان گرفت
وقتی ریشه‌ها هنوز
نه از دانه خارج شده‌اند
نه متوجه جایی گشته‌اند.

#م_صافر
🌿
♦️شعری کوتاه

آفتاب به لب
صدایم کن
ضمیمه‌ی پرواز پرنده‌ای
که در غروبی
غریبانه
بر بام نشست.

#شهین_راکی
🌿
♦️شعری کوتاه

شکوفه‌ها معطر
رودها جاری

آرام بگیر
ای ابر سفید.

#سمیه_امینی_راد
Telegram Center
Telegram Center
Channel