Iran در گـذر زمــان

Channel
Logo of the Telegram channel Iran در گـذر زمــان
@irandargozar_zamanPromote
8
subscribers
116
photos
8
videos
2
links
تاریخی بدون سانسور و تحریف به صورت دست نوشته .این پست ها اختصاص به این کانال دارد ورود متعصبین اکیدأ ممنوع🚷🚫
درود بر اعضاۍ محترم کانال .
دوستان بنابر مسائل امنیتی کانال ما در حال ریپورت شدن میباشد .لطفا از طریق لینک زیر ما را در کانال جدید همراهۍ کنید
سپاسگذار یاری و همراهۍ شما هستیم .🌹🌹
@iran_dargozare_zaman
در سال ۵۸ ، ۳ زن تیرباران شدند.
١-پری بلنده ٢-ثریا ترکه ٣-اشرف چهار چشم!
به جرم دایر کردن شهرنو و فریب زنانی که عمدتا رو به یائسگی می رفتند، هنگامی که شور انقلابی مردم را وا داشت تا آتش بر این محله بد نام بکشند، آیت الله طالقانی بانگ اعتراض برداشت که هر خانه نیاز به یک مستراح دارد و شهرنو مستراح بود برای پایتخت.
@irandargozar_zaman
حال نزدیک به چهار دهه از آن ایام گذشته است و تهران دیگر محل مشخصی به نام شهرنو و قلعه ندارد! فاحشه ها شهر را سنگر به سنگر فتح کرده اند با شعار هر خیابان یک شهرنو! روسپیان نیز بسان دلبرک مغموم رمان مارکز به تازگی استخوان بلوغ ترکانده اند و سینه هایشان گل داده، نه فقط دخترکان نیستند، چشم انقلابیون دو آتیشه روشن زنان متاهل که سهل است خبر آمده برخی از مردان هم تن فروشی می کنند! دوجنسه های حوالی پارک دانشجو بماند، دیگر خبری هم از کارت سلامت و معاینه ماه به ماهشان نیست، برخی نیز به مبادله کالا به کالا برگشته اند، تن مقابل غذا.

اتوپیای اسلامی است دیگر، چشمتان روز بد نبیند در شهرهای کوچک مردان بزرگ جثه افسار پاره کرده اند و به خردسالان چشم طمع می دوزند و در شهرهای بزرگ مردان کوچک وجدان به یک زن در یک شب سه بار تجاوز می کنند! بین خودمان بماند می گویند در برخی روستاها به دام و طیور هم تجاوز می شود! البته بعضی شهرها به درجه ای از آگاهی رسیده اند که فاحشگی را به رسمیت بشناسند با صیغه های چند ساعته! دمشان هم گرم. به راستی در این تیر ماه چه چیز را باید تیرباران کرد برای خلاصی از این آرمانشهر؟

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که برای بهشت نادیده ات
زندگی را برای مردم جهنم کردند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که به اسم دفاع از مستضعفان، زندگی های اشرافی برای خود و دوستانشان فراهم کردند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که برای کارگر حقوق 800 هزارتومانی و برای خودشان حقوقهای نجومی تصویب میکنند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که پس از کشته شدن جوانان وطن در راه دفاع از میهن
برای صیغه کردن زنان آنان چه رقابتی داشتند
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که الاغ سواران دیروزی
امروز ماشینهای ضد گلوله میلیاردی و پس افتاده هاشون پورشه سوارند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که به دلیل عدم لیاقت و مدیریت مسئولان، فساد و خودفروشی و دزدی و بیکاری و اعتیاد و زمین خواری خود مسئولان و ورشکستگی کارخانجات و حق خوری کارگران و تجارت دختران به کشورهای عربی و افتتاح صیغه خانه زنان ایرانی برای عربها در شهرهای مذهبی و انگ تروریسم بودن بر پیشانی هر ایرانی، در این کشور بیداد میکند...
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که شعار مرگ بر آمریکا و انگلیس، مختص مردم بود و تفریح و زندگی و تحصیل در آن کشورها مختص مسئولان و فرزندانشان
قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی که با اسلام، همه مردم و جوانان را از زندگی سیر کردند

قلمت بشکند تاریخ
اگر ننویسی بلایی را که بر مردم این سرزمین نازل شده است، بلایی است که حتی چنگیز و اسکندر به سر این مردم نیاوردند

@irandargozar_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت سالروز درگذشت رضا شاه بزرگ و اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

روح مردان بزرگ میهن شاد
@irandargozar_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چوگان از کهن‌ترین ورزش‌های گروهی جهان است و کارنامه اردشیر بابکان که در زمان ساسانیان نوشته شده ، نخستین نوشته‌ای است که به بازی چوگان اشاره می‌کند.
☝️☝️ چوگان بازان ایرانی

@irandargozar_zaman

.
حسن رشدیه
بخش دوم
با هدف بنیان نهادن مدرسه به شیوه نو، بیروت را ترک کرد و به سرزمین عثمانی رفت. در استانبول به طرح نقشه هایی برای تعلیم و تربیت اطفال و نوآموزان پرداخته و اقدام به رفع مشکلات تدریس در زبان فارسی و اختراع الفبای صوتی در این زبان پرداخت و پس از آشنایی کامل به روش ها و طرز تعلیم الفبا به روش جدید، نخست به ایروان که اهالی آنجا به مناسبت دیدن مدارس روس، در استقبال از فرهنگ ایرانی، مشتاق تر بودند، رفت و نخستین مدرسه ایرانی به سبک جدید برای مسلمان زادگان قفقاز تاسیس کرد و با الفبای صوتی که از ابتکارات خودش بود، شروع به تدریس و کتاب وطن دیلی (زبان وطنی) را به ترکی چاپ کرد و با اجرای این روش، موفق شد در مدت کوتاهی به نوآموزان خواندن و نوشتن بیاموزد.
با هدف بنیان نهادن مدرسه به شیوه نو، بیروت را ترک کرد و به سرزمین عثمانی رفت. در استانبول به طرح نقشه هایی برای تعلیم و تربیت اطفال و نوآموزان پرداخته و اقدام به رفع مشکلات تدریس در زبان فارسی و اختراع الفبای صوتی در این زبان پرداخت و پس از آشنایی کامل به روش ها و طرز تعلیم الفبا به روش جدید، نخست به ایروان که اهالی آنجا به مناسبت دیدن مدارس روس، در استقبال از فرهنگ ایرانی، مشتاق تر بودند، رفت و نخستین مدرسه ایرانی به سبک جدید برای مسلمان زادگان قفقاز تاسیس کرد و با الفبای صوتی که از ابتکارات خودش بود، شروع به تدریس و کتاب وطن دیلی (زبان وطنی) را به ترکی چاپ کرد و با اجرای این روش، موفق شد در مدت کوتاهی به نوآموزان خواندن و نوشتن بیاموزد.
رشدیه پس از ورود به ایران و دیدار خانواده، نخست عده ای از اقوام باسواد خود را گرد آورد و طرز تدریس روش های جدید خود را به آنان آموخت و با وجود ده ها مشکل و مانع، معلومات خود را به نفع جامعه به کار برد. اولین دبستان را در محله ششکلان تاسیس کرد. امتحانات اولین مدرسه در آخر سال در حضور علما و اعیان و بزرگان تبریز با شکوه خاصی برگزار و موجب تعجب و تشکر آنها شد و اشتیاق مردم به باسواد شدن کودکانشان آن هم به این سهولت باعث گرمی بازار مدرسه شد، اما مکتب داران که دکان خود را کساد دیدند و پیشرفت مدرسه جدید را مخالف مصالح خود دانستند، به جنب و جوش افتاده و رئیس السادات یکی از علمای بی علم را وادار کردند، رشدیه را تکفیر و فتوای انهدام مدرسه جدید را صادر کند. به این ترتیب مخالفان که همیشه منتظر فرصت بودند، با چوب و چماق به خدمت شاگردان دبستان و معلمان رسیدند و رشدیه نیز شبانه به مشهد فرار کرد.
پس از شش ماه دوباره به تبریز بازگشت و دومین مدرسه را در محله بازار تاسیس کرد، اما باز هم دشمنان دانش و نوآوری بیکار ننشستند. دومین مدرسه هم مورد هجوم قرار گرفت و رشدیه باز هم به مشهد فرار کرد. مدرسه سوم را در محله چرنداب تبریز تاسیس کرد. این بار هم مکتب داران که منافع خود را در خطر می دیدند به مدرسه حمله کردند و به غارت پرداختند و رشدیه را تهدید به قتل کردند.
چهارمین مدرسه را در محله نوبر تبریز، برای کودکان تهیدست بنیان نهاد. این بار شمار شاگردان از همیشه بیشتر بود و مکتب داران از سرسختی رشدیه به جان آمدند، نزد ملامهدی (پدر رشدیه) رفتند و به او هشدار دادند برای نجات جان فرزندش. ملامهدی هم از میرزاحسن خواست به مشهد برود و او نیز چنین کرد.

@irandargozar_zaman
در مورد سلمان فارسی پنج روایت نقل شده است و ما طبق کتاب سلمان فارسی نوشته حسین خنجی هر پنج روایت را در پخش های مختلف به مرور برای شما بیان میکنیم .
بخش دوم ناگفته های سلمان فارسی

پيـروانِ مـذهبِ يعقـوبی نيـز سـخت مـورد
آزار و اذيـت ملکانيهـا و نـسطوريها واقـع مـیشـدند. امکانـاتی کەتبليـغگـرانِ
مــذهبِ ملکــانیِ آمــده از شــام درزمــان خــسرو پرويــز در عــراق وخوزســتان يافتند سبب شد کەبەهدفِ کشاندن کشيشان مذاهبِ ديگرِ مـسيحيان بەديـن
خودشان تنگيهائی برای کشيشان آن مذهبها ايجاد کنند و کليساهارا ازآنها
بگيرند، کە داستانی دارد.
از ميــانِ همــۀ مذهبــهای مــسيحيان ْتنــهاآريوســیهــابودنــد کە عيــسی را
پيامبری همچون موسا و ابراهيم میشمردند، و او رانه خدا می دانـستند و نـه
پسرِخدا. بەخاطر همين عقيدهشان بود کەازجانب عموم مذاهب مسيحيان
تکفير و اذيت میشدند. برخلافِ ديگـر مـسيحيان کە منتظـربودنـد عيـسی از
آسمـان بەزيـرآيـد و سـلطنت جهـانی تـشکيل دهـد، آريوسـیهـا معتقـد بودنـدکەيک پيامبری درآخرزمان خواهد آمد و دين موسی و عيسی را احياءخواهد
کرد و گسترش خواهد داد. آنچە کەآنها دربارۀ عيسی و مـريم مـیگفتنـد شـبيهِ
همانها بود کەبعدها درقرآن دربارۀ عيسی و مريم برپيامبر اکرم وحی شد.
آيا سلمان يک کشيش جوانِ مسيحی بوده کەزبانِ سريانی رابەروانی
مـیدانـسته و دراوائـل سـلطنت خـسرو پرويـز، درزيـرفـشار کشيـشان ِنيرومنـدِ
مخالفِ مذهبش ازخوزستان يا عراق بە عربستان گريخته و سـرانجام بەمکـه
رسيده و دربازار صفا دَکّۀپيشه وری داشته، و نامش هـم «سـلمان» و سـريانی
بـوده، ولـی نـام عربـیِ «جـبر» بـرخـودش نهاده بوده و تبليـغ ديـن مـیکـرده و
بەحنيفـان مکـه نويـد مـیداده کەقـراراسـت پيـامبر موعـودِتـورات و انجيـل
بەهمين زوديها ظهور کند؟
آنچە کە درتــاريخ اســلام «ديــنِ حنيــف» ناميــده شــده کەپــی ازاســلام
کسان بسياری در عربستان تبليغ میکرده اند مسيحيتِ آريوسـی بـوده اسـت .
تصوراينکە سلمان کشيشِ آريوسی بوده و برای تبليغ دين توحيدیِ حنيف
بەمکه رفته بوده دورازپذيرش خرد نيست؛زيراچنين تبليغگرانـی در ميـان
قبايل نقاط بسياری از عربستان پراکنده بودند.
پـژوهشگرانـی کەپنداشـته انـد سـلمان ازتبليـغگـرانِ مـانوی بـوده اسـت
نظرشــان پايــه نــدارد، زيــراروايتــهای ســلمان عمومًــا دربــارۀ مــسيح بــوده، و
مــیدانــيم کە مانويــان و مــسيحيان دشمنــانِ سرســخت ِيکــديگربودنــد. هــيچ
نشانه ای ازاينکە سلمان پيشترها مانوی بوده است نمی توان بەدست آورد؛
ولــی همــۀنــشانه هــاخــبر از مــسيحی ِحنيــف بــودنِ او مــیدهــد. لــذا مــیتــوان
پذيرفت کەاو يک تبليغگرِ مذهب ِيکتاپرست ِآريوسی بوده است.
مـسيحيان دشمنـان سرسـخت ديـنِ مَزدايَـسنَە(ديـن زرتـشت) بودنـد، و
مَزدايَسنان (پيـروانِ ديـن زرتـشت) راپليـد (نجـس) مـیشمردنـد. ميترايَـسنان
نيــزنــزد آنها پليــدترين مــردمِ دنيــابودنــد. ســلمان نيــز ضــديتِ عجيبــی بــا
ايرانيان و دينِ ايرانی داشته است.
@irandargozar_zaman
بخش اول
قرارداد دارسی
دولت اعلیحضرت شاهنشاه ایران به موجب این امتیازنامه اجازه مخصوصه به جهت تفتیش و تفحص و پیداکردن و استخراج و بسط دادن و حاضرکردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات ذیل که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر و موم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت شصت سال از تاریخ امروز اعطاء می‌نماید.
صاحب این امتیاز دارای حق الانحصار کشیدن لوله‌های لازمه از سرچشمه‌های نفت و قیر و غیره تا خلیج فارس و کذالک شعبات لازمه لوله‌های فوق به جهت توزیع و تقسیم نفت به جاهای دیگر خواهد بود و کذالک حق بنای چاههای نفت و حوض‌ها و محل تلمبه و مواقع جمع و تقسیم و تأسیس کارخانه و غیره از هر چه که باشد خواهد داشت.
دولت علیه ایران اراضی بایرۀ خود را در جایی که مهندسین صاحب امتیاز به جهت بنا و تأسیس کارهایی که در فوق مذکور است لازم بدانند مجاناً به صاحب امتیاز واگذار خواهند کرد و اگر آن اراضی دایر باشند صاحب امتیاز باید آنها را از دولت به قیمتی عادله خریداری نماید و دولت علیه به صاحب امتیاز نیز حق می‌دهد که اراضی و املاک لازمه را به جهت اجرای این امتیاز از صاحبان املاک به رضایت آنها ابتیاع نماید و معلوم است که این ابتیاع موافق شرایطی خواهدبود که مابین صاحب امتیاز و مالکین ملک مقرر خواهدشد ولی صاحبان املاک مجاز نخواهندبود که از قیمت عادلانه اراضی واقعه در حول و حوش تجاوز نمایند.
جاهای مقدسه و جمیع متعلقات آنها در دایره که دویست ذرع شعاع آن باشد مجزا و مستثنا هستند.
چون معادن نفت شوشتر و قصرشیرین و والکی بندر بوشهر که بالفعل دایر و مبلغ دو هزار تومان جمع دیوانی دارند و متعلق به دیوان همییون اعلی می‌باشند شرط شد که آنها را نیز دولت به موجب فصل اول به صاحب امتیاز واگذار نماید مشروط بر اینکه علاوه بر صدی شانزده مذکور در فصل دهم که باید به دولت برسد صاحب امتیاز همه ساله دو هزار تومان جمع حالیه معادن مذکوره را نیز به دولت کارسازی دارد.

@irandargozar_zaman
ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻓﺘﺤﻌﻠﯿﺸﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺑﻪ ﺳﻔﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍﺳﺘﺎﻧﺒﻮﻝ :
~~~~~~~~~~~~~~~
ﺍﻭﻻً ﺑﺮ ﺫﻣﺖ ﻫﻤﺖ ﺗﻮ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺪﺭﺳﺘﯽ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﮐﻨﯽ ﮐﻪﻭﺳﻌﺖ
ﻣﻠﮏ ﻓﺮﻧﮕﺴﺘﺎﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟ ﮐﺴﯽ ﺑﻨﺎﻡ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﻧﮓ ﻫﺴﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻮﺩﻥ،
ﭘﺎﯾﺘﺨﺘﺶ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟
ﺛﺎﻧﯿﺎً ﻓﺮﻧﮕﺴﺘﺎﻥ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺍﯾﻞ ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻦ؟ ﺧﻮﺍﻧﯿﻦ ﻭ ﺳﺮﮐﺮﺩﮔﺎﻥ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﯿﺎﻧﻨﺪ؟
ﺛﺎﻟﺜﺎً ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻏﻮﺭﺭﺳﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﮑﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ
ﺍﺯ ﺍﯾﻼﺕ ﻓﺮﻧﮓ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻭ ﻣﻠﮑﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺑﻨﺎﭘﺎﺭﺕ ﻧﺎﻡ ﮐﺎﻓﺮﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﺪ ﮐﯿﺴﺖ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﺭﺍﺑﻌﺎً ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﻭ ﻋﻠﯿﺤﺪﻩ ﺑﮑﻦ ﻭ ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻨﺎﻥ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﯾﻪ ﻣﺎﻫﻮﺕ ﻭ ﻗﻠﻤﺘﺮﺍﺵ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺷﻬﺮﺕ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﻗﻤﺎﺵ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﭼﻪ
ﻗﺒﯿﻞ ﻗﻮﻣﻨﺪ؟ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺰﯾﺮ ﻩ ﺍﯼ ﺳﺎﮐﻨﻨﺪ، ﯾﯿﻼﻕ ﻭﻗﺸﻼﻕ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻗﻮﺕ
ﻏﺎﻟﺒﺸﺎﻥ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ، ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺍﮔﺮ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ
ﺩﺭ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭ ﻫﻨﺪﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺘﺢ ﮐﻨﺪ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺣﻞ ﺍﯾﻦ
ﻣﺴﺌﻠﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺩﻫﻨﻬﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺻﺮﻑ ﻣﺴﺎﻋﯽ ﻭ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻨﻤﺎ ﻭ ﻟﯿﮏ ﺑﻔﻬﻢ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻟﻨﺪﻥ ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﻟﻨﺪﻥ ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ
ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺟﺰﺋﯽ ﺍﺯ ﻟﻨﺪﻥ؟ !!
ﺧﺎﻣﺴﺎً ﺑﻌﻠﻢ ﺍﻟﯿﻘﯿﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﮑﻦ ﮐﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ ﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻣﻮﺭﺩ
ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻭﮔﻔﺘﮕﻮ ﺍﺳﺖ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﭼﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻭ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﺍﺷﻬﺮ ﺍﻗﻮﺍﻝ،ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ
ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻩ ﺯﻥ ﻭ ﺑﺎﻟﻌﯽ ﻗﻮﻝ ﺑﻌﻀﻬﻢ ﻣﺮﮐﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﭘﯿﺮﻩ ﺯﻥ؟
ﺁﯾﺎ ﺭﺍﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ “ ﻣﺮﻏﺮﯾﺖ ” ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺎﺗﺎﺭﺍﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺟﺎﻭﯾﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍﻣﺮﮒ
ﻧﯿﺴﺖ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻓﻨﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ؟
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﻟﺖ ﻻﯾﻨﻔﻬﻢ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺍﺭﺳﯽ
ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺑﺪﺍﻧﮑﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﮑﻤﺮﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﮑﻤﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﭼﯿﺴﺖ؟
ﺳﺎﺩﺳﺎً ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻗﻄﻊ ﻭ ﯾﻘﯿﻦ ﻏﻮﺭ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﯾﻨﮕﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺏ ﺳﺮ
ﻣﻮﺋﯽ ﻓﺮﻭﻧﮕﺬﺍﺭ .
ﺳﺎﺑﻌﺎً ﻭ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﺧﯿﺮﺍً ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻓﺮﻧﮕﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﯾﺲ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺗﻔﺤﺺ ﻭ
ﺗﺠﺴﺲ ﺁﻥ ﺑﺮ ﺁﯼ ﮐﻪ ﺍﺳﻠﻢ ﺷﻘﻮﻕ ﻭ ﺍﺣﺴﻦ ﻃﺮﯾﻖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﻓﺮﻧﮕﯿﺎﻥ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺑﺸﺎﻫﺮﺍﻩ
ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﮐﻞ ﻣﯿﺘﻪ ‏( ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺮﺩﺍﺭ‏) ﻭ ﻟﺤﻢ ﺧﻨﺰﯾﺮ ‏( ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﮎ ‏) ﮐﺪﺍﻡ
ﺍﺳﺖ؟
@irandargozar_zaman
ﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻓﺘﺤﻌﻠﯿﺸﺎﻩ ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺑﻪ ﺳﻔﯿﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺍستانبول👇👇
@irandargozar_zaman
امتیازنامه دارسی - مصوب ۷ خرداد ۱۲۸۰ خورشیدی برابر با ۲۸ مه ۱۹۰۱ و برابر با ۹ صفر ۱۳۱۹ قمری در کاخ صاحبقرانیه به امضای مظفرالدین‌ شاه رسید[۱].
در تاریخ ۱۰ آذر ماه ۱۳۱۱ مجلس شورای ملی دوره هشتم تصمیم قانونی راجع به تایید تصمیم دولت در موضوع الغای امتیاز‌نامه دارسی را به اکثریت آرا تصویب کرد.

امتیازنامچه نفت و موم طبیعی معدنی
مابین دولت اعلیحضرت شاهنشاهی از یک طرف و ویلیام ناکس دارسی رانیته شهر لندن نمره ۴۲ گرس ونر (من‌بعد در تمام امتیازنامه به جای اسامی و محل توقف و غیره مختصراً صاحب امتیاز قید خواهدشد) از طرف دیگر موافق این امتیازنامه تفاصیل ذیل مقرر شده‌است.
@irandargozar_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دودمان قاجار
بخش دوم
پس از آنکہ قلعہ شوشۍ فتح شد چند روز آغا محمد توشط دو نفر کہ حکم کشتن آنها را داده بود بقتل رسیدودر آن اوقات شصت و سہ سال داشت گرچہ تاجگذارۍاو در هزارو دویست و یک واقع گشت ولۍ چنانچہ شرح دادیم از سنہ هزاروصدونودو دو یعنۍ بعد از فوت کریم خان بجنگ و جدال مشغول بود پیشرفت او در جنگ ها بیشتر بہ واسطہ تدبیر ،غدروساختن با یاران دشمن بود وکمتر دیده شده است کہ شجاعتۍ بہ خرج دهد قساوت قلب آغا محمد در قتل عام هایی کہ انجام میداد پیدا و آشکار بود .او در طول حیات خود موفق شد کہ ایالات و ولایات ایران را تحت یو حکومت در آورد ولۍ هیچگونہ اصلاح کشورۍ یا لشگرۍ ننمود .باباخان معروف بہ فتحعلیشاه برادرزاده آغا محمد پسر حسینقلی خان کہ شرحش را خواندید در آن زمان حاکم فارس بود و بعد از شنیدن این خبر خود را بہ طهران رسانید .صادق خان شقاقۍ کہ بہ قاتلان آغا محمد پناه داده بود قزوین را محاصره کرد وادعاۍ سلطنت نمود .علیقلۍ خان برادر آغا محمد نیز بر این باور بود کہ تل او هست سلطنت بہ فتحعلیشاه نمیرسد ولۍ طولۍ نکشید کہ این فتنہ ها دفع شد و صادق خان فرارۍ و علیقلۍ نابینا گشت .پس از این قضایادر سال هزارو دویست و سیزده فتحعلیشاه پسر خود عباس میرزا را ولیعهد کرد و از آنجا کہ نادر میرزاپسر شاهرخ افشار پس از قتل آغا محمد با مساعدت افغانان بر خراسان متولۍ شده بود فتحعلیشاه قصد خراسان کرد ونادر میرزا را دستگیر و در طهران بقتل رسانید .از طرف دیگر شاه نسبت بہ حاج ابراهیم کہ در زمان لطفعلۍ خان زند کلانتر شیراز بود و آنشهر را بہ آغا محمد واگذار کرده بود سوءظن پیدا کرد و او وخاندانش را بقتل رسانید .میتوان گفت کلیہ فتنہ ها ۍداخلۍ تا آخر سال هزارو دویست وهجده فرونشست وبنیان سلطنت فتحعلیشاه استوار گردید ولۍ قضایایی راجب سیاست خارجۍ و روابط ایران با دولت هاۍ بیگانہ رخ داد کہ در تاریخ این کشور بسیار با اهمیت است و مهمترین وقایع سیاسی آن زمان رقابت انگلیس و فرانسہ و تجاوزات دولت روس بہ اراضۍ ایران و تیرگۍ ر ابط دولت ایران و عثمانۍ است کہ هر یک از این قضایا را بصورت جداگانہ شرح میدهیم

@irandargozar_zaman
More