View in Telegram
Forwarded from دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری (مصطفی نوذری)
🔶درباره وضعیت زنان در دوره طالبان مشاهداتی از یک سفر ده روزه به افغانستان [بخش اول: کار، حجاب و مرئی بودن زنان در حوزه عمومی] ✏️ مصطفی نوذری 🔖مقدمه: 🔸قصه پر غصه محدودیت زنان در دوران جدید را می‌دانیم. بیش از دو سال است که تحصیل دختران از صنف شش به بالا ممنوع شده. هرکس که دختر صنف شش به بالا داشته و دستش رسیده، مهاجرت کرده. اما درباره انبوه بازماندگان داخل نیز، با هر مدیر مدرسه‌ای که صحبت کنی، چندین روایت دردناک از گزارش افسردگی یا حتی اقدام به خودکشی از دخترانی دارد که رویاهایشان در این چند سال نابود شده است. دخترانی که در صنف یازده و دوازده و در آستانه‌ تحقق رویای دکتر و مهندس شدن بوده‌اند که همه چیز بر باد رفته. موسیقی تقریبا از سطح شهر حذف شده و شهر کمتر شاداب به نظر می‌رسد‌. در رسانه های ایران هم خبرهایی از ممنوعیت تردد آزاد زنان در خیابان ها شنیده بودیم. 🔖روی دیگر داستان 🔸اما این داستان یک روی دیگر هم دارد که آن نیز باید روایت شود: روی مقاومت و تغییر! 🔸اگر تصویرتان از طالبان یک گروه کاملا منسجم، تماماً سیاه، تکفیری و بدون تغییر از ازل تا به ابد بوده و تصویرتان از زنان افغانستانی یک سوژه تا ابد قربانی که تنها منتظر ترحم جهانیان برای بورسیه و خروج از کشورش است و بر بقای همین تصویر هم اصرار دارید، احتمالاً توصیفات ادامه این متن را خوش نخواهید داشت. 🔸 به نظرم واضح است که زنان افغانستان به شکل کلی و زنان هزاره/شیعه به شکل خاص(به عنوان گروهی که به استناد پیمایش ها، بیشترین نگرش ایجابی به موضوعاتی مانند حق تحصیل، کار و حدود آزاد تر پوشش زنان را نسبت به سایر اقوام دارند) در حال پیش‌روی آرام و شکلی از دست به یقه‌گی با دولت مستقر برای احقاق حقوق‌شان هستند. 🔸طالبان کنونی نیز به هیچ وجه طالبان ۷۶ نیست و هر ناظری که این را نبیند، کور است. طالبانی که ۷۶ در مزارشریف قتل عام شیعیان راه می‌انداخت، حالا نیروی امنیتی جلوی نماز جمعه مزار شریف مستقر می‌کند. 🔸این‌ توصیفات لزوما تمجید از طالبان نیست. اولیات جامعه شناسی سیاسی است! مسئله واقعیت‌ها و خواست‌ جامعه و نیروهای متکثری است که خود را به یک نیروی سیاسی تحمیل می‌کند و طالبان نیز از این موضوع مستثنا نیست. اما متأسفانه فضای احساساتی داخل ایران اجازه بیان چنین واقعیت‌های ابتدایی را نمی‌دهد. 🔖اما آنچه من از آن روی سکه دیدم و سعی می‌کنم آن ها را بدون توجه به علاقه شخصی خودم به حجاب، موسیقی یا تحصیل زنان توصیف کنم: 🔹در ولایت‌های شیعه نشین و خصوصاً غرب کابل، زنان هزاره سیاست‌های حجاب اجباری امارت را به شکل جدی به چالش کشیده‌اند. 🔹در همان مرکز خرید های دشت برچی، عصرها انبوهی از زنان دیده می‌شوند که بدون ماسک، با آرایش غلیظ و با روسری‌های عقب رفته(تقریبا اندازه سطح بی حجابی در پاتوق های دور دور تهران دهه هشتاد) در حال پرسه زدن در مجتمع های تجاری هستند. گویا امر به معروف یکی دو بار هم آمده و زورش نرسیده است. 🔹در هر جای شهر دسته ای از زنان که در حال پرسه زدن هستند دیده می‌شوند. آن ماجرای اجبار طالبان به بیرون آمدن با یک مرد محرم که شوخی است. 🔹علی رغم ممنوعیت موسیقی، صدای آهنگ را در چند ماشین شنیدم و چند روایت از دعوا و درگیری شهروندان با مامور امر به معروف درباره حرمت موسیقی و عقب نشینی مامور شنیدم. در تالارهای عروسی هم قانونا موسیقی ممنوع است. اما مکرر شنیدم که گفتند راه دور زدن و با رشون رد کردن بازرس‌های تالار ها، باز شده است. 🔹کار کردن زنان در مناصب دولتی هم کمتر از قبل، اما ادامه دارد. در یک مشاهده غیر دقیق، حداقل در بخش پلیس کنترل پاسپورت، گیت های فرودگاه و پشت کامنتر کارت پرواز، کارمند زن مشاهده کردم. در دشت برچی هم در مراکز خرید چند فروشنده زن تنها در مغازه‌ها دیدم. 🔹رستوران رفتن زنان و فضاهای مختلط غذاخوری‌هم به طور کامل حذف نشده (اگرچه که این موضوع در افغانستان هیچ وقت مانند ایران عرف نبوده و در رستوران ها عموما فضاها مردانه هست). رستوران‌های متعددی هستند که فضایی را با عنوان «فضای فامیلی» در طبقه مجزا درست کرده‌اند و افراد خانوادگی به آنجا می‌روند. عکس دو مورد از آن‌ها را بارگذاری کرده‌ام. https://t.center/TheNarrrowGate
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily