💠 خلاصه
مقاله
«
نعمة/نعمت الله» به مثابه شاهدی برای یک نسخه اولیه عثمانی مکتوب: اهمیت خصیصههای املایی مشترک
[بخش 1 از 3]
نویسنده:
ماراین فانپوتن (دانشگاه لایدن)
ترجمه و خلاصه از: امیر اشرفواقفی
محل انتشار: بولتن مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی، ۲۰۱۹
Marijn van Putten, “The Grace of God” as evidence for a written Uthmanic archetype: the importance of shared orthographic idiosyncrasies, Bulletin of SOAS, V.82 (2) , 2019.
🔻 فایل PDF مقاله
🔸 چکیده
مارین فانپوتن در این مقاله در صدد اثبات این مطلب است که حتما پیشالگوی (archetype) مکتوبی از قرآن وجود داشته، و نسخ متقدم دیگر، از طریق رونویسی از این نسخه اولیه تهیه و منتشر شدهاند. وانگهی، با توجه به اینکه بسیاری از این نسخ خطی به احتمال قوی مربوط به اوایل دوره بنیامیهاند، بعید به نظر میرسد که نسخه اولیه مذکور دیرزمانی از خلافت عثمان تدوین شده باشد، و به این ترتیب گزارش سنتی علمای مسلمان از زمان و چگونگی تدوین قرآن با قرائن بیرونی تایید میشود.
🔸 معرفی متن عثمانی
نویسنده با استناد به برخی تحقیقات اخیر بر آن است که همه نسخ خطی قرآنی متقدم (به جز چندنگاشتههای صنعا) از گونهی متن عثمانی هستند؛ گونهای که طبق گزارشهای تاریخی به شکل طومارهایی در زمان عثمان منتشر شد. این نسخ در سه چیز همسان هستند: 1. ترتیب سوره ها. 2. ترتیب آیات هر سوره ؛ و 3. مفردات هر آیه.
مصحف قاهره چاپ ۱۹۲۴ بر این متن تطبیق داده شده است (صادقی و برگمان، 2010). برخی تفاوتهای جزئی در واجگونهها، و نیز اختلافات جدیتری که دامنگیر سنتهای قرائت قرآن بوده، انسجام این گونه را خدشهدار نکرده، و عمده بحثها به قدمت و زمان تدوین آن معطوف شده است.
فانپوتن دیدگاههای مطرح معاصر در مقابل دیدگاه سنتی را به سه دسته تقسیم می کند:
1. دیدگاهی که تدوین قران را دست کم به دو سه قرن پس از وفات پیامبر نسبت می دهد (ونزبرو، 1977).
2. دیدگاهی که تدوین قرآن را به خود پیامبر نسبت میدهد (برتن، 1977)
3. دیدگاهی که خلافت عثمان را آغاز شکلگیری تدریجی یک نسخه واحد در طی حدود نیم قرن می داند (ساینای، 2014).
همچنین برخی محققان با تکیه بر اشتراکات و افتراقات قرائتها و واجگونههای گزارش شده از مصاحف قرآنی بصره، کوفه، مدینه و دمشق در کتاب «المقنع»، بر آن شدند که رسم این مصاحف لاجرم باید منشا واحدی داشته باشد (کوک، 2004). با مطالعه بر روی برخی نسخ خطی متقدم حجازی و انطباق گزارشهای تاریخی از واجگونههای مصحف سوری بر آن، صحت تصور سنتی از تدوین قران و ارسال طومارهای اولیه به نواحی چهارگانه قوت گرفت (داتون، 2004).
🔸 استناد به خصیصههای املایی
پس از مرور ادبیات بحث، و تحریر محل نزاع، فانپوتن استدلال خود را بر خصیصههای املایی مشترک میان مصاحف بنا میکند، تا نه تنها صحت قول سنتی را تایید، بلکه اضافه کند که انتقال و انتشار مصاحف، نه به صورت شفاهی یا دیکته، بلکه به شکل رونویسی از نسخهای مکتوب انجام پذیرفته است.
در نسخ قدیمی قرآن، شیوهی نگارش بسیاری لغات با نگارش کلاسیک عربی ناهمخوان است؛ همینطور برخی لغات را میتوان به اشکال مختلف نوشت، بدون آن که معنا را متأثر سازد و کاتب بنا به میل خود یکی از آنها را انتخاب و استفاده میکند. فانپوتن، برای اثبات مدعای خویش، این تغایر و اشتراک املایی را اینگونه بهکار میگیرد:
«اگر دو نسخه خطی از یک پیشالگوی منفرد نشأت نگرفته باشند، انتظار نمیرود که املای یکسانی دقیقاً در موضع یکسان بارها و بارها رخ دهد. اما، این دقیقاً همان چیزی است که مییابیم: تکرار مکرر املایی خاص با اشکال یکسان در مواضع واحد در تمام نسخههای خطی نخستین قرآن. چنین مشابهتی، تنها میتواند حاصل رونویسی دقیق [از یک منبع واحد] باشد.»
سپس برای رسیدن به مقصود خود، در انتخابی هوشمندانه از ساخت کلمات مونث دارای تای تانیث بهره میبرد. در رسم مصحف قاهره، همچون عربی کلاسیک، غالب این لغات با «ة» نوشته میشوند، اما در برخی موارد هم «ت» بکار رفته است. در نگارش پارهای کلمات متداول، سهم «ة» و «ت» تقریبا برابر است. این لغات به طور خاص، برای نشان دادن بازتولید مکرر خصیصههای املایی مشترک موضوعیت دارند، چراکه هر یک از مدلهای نگارش آن لغات از شانس برابری برخوردارند (جدول 1)
#انعکاس_مقاله
@inekas