Imam__mahdi313

#هلیکوپتر
Канал
Логотип телеграм канала Imam__mahdi313
@imam_mahdi255Продвигать
420
подписчиков
5,08 тыс.
фото
5,03 тыс.
видео
521
ссылка
کانال الصمصام المنتقم / شمشیر انتقام گیرنده . سلامتی امام الزمان مهدی فاطمه عج الله صلوات جانم فدای امام سید علی خامنه‌ای @he313
Forwarded from Imam__mahdi313
اد اتاق عمل را دوباره آماده کنند. دکتر منافی همان‌طور که در راه می‌آمد، تلفن زد به دکتر سهراب شیبانی جراح عروق و دکتر ایرج فاضل، که راه بیافتند بیایند بهارلو. دکتر زرگر را هم #شهید_بهشتی خبر کرد.
.

دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: "نگران نباش! من خون‌ریزی را بند آورده‌ام." عمل تا آخر شب طول کشید اما دیگر نمی‌شد درمان را همان‌جا ادامه داد. کنترل آن بیمارستان کار مشکلی بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان #شهید_رجایی یا قلب سابق بود؛ که آن موقع رئیسش #دکتر_میلانی‌نیا بود.
. #هلیکوپتر
.
هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌شد بیمار را از وسط ازدحام مردم نگران کشید بیرون. #محافظ پشت بی‌سیم گفته بود: "صدمه به قلب ایشان وارد شده". رادیو هم اعلام کرده بود جراحت به #قلب آیت‌الله #خامنه‌ای رسیده. مردم متوجه شدند که ممکن است قلب ایشان از کار افتاده باشد؛ آمده بودند و می‌گفتند "قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید!" با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان نشاندند.


#بیمارستان_رجایی

دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌اند و برگشته‌اند. یک مرحله، همان انفجار بمب بود. مرحله‌ی دوم، خون‌ریزی بسیار وسیع و غیرقابل کنترل و مرحله‌ی سوم، جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. این‌ها گذشت اما بیمار تب و لرزهای عجیبی داشت. چند تخته پتو می‌‌انداختند رویشان؛ گاهی حتی دکتر بغل‌شان می‌کرد تا کمتر بلرزند! تا مدتی #معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده می‌شد. آقا لوله‌ی #تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که نوشتند- با دست چپش- دو سؤال بود: همراهان من چطورند؟ مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟ دکتر باقی روی سطح پوستی که از بدن آقا برای ترمیم قسمت‌های آسیب‌دیده برداشته و پیوند زده بودند، کار می‌کرد. می‌گفت تحمل‌ ایشان در برابر این دردها، زیاد است. "اصلاً مسکّن‌ها به حساب نمی‌آیند!" بحث دکترها این بود که این دست بلاخره تکلیفش چه می‌شود؟ شکستگی‌‌اش رو به بهبود بود ولی هیچ‌گونه علایم حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها که به صورت تخصصی روی دست کار می‌کردند، بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند!
.
.

#جماران
.
امام خیلی نگران بودند. پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند: "آسیدعلی چطورند؟" پیامشان ساعت 2 بعد از ظهر از رادیو پخش می‌شد. دکتر میلانی‌نیا #رادیو را برد و گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمیده شد. جان گرفتند.
🌷🌷🌷🌷 #اللهم_صل_علي_محمدو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم 🌷 🌷 🌷 🌷
@imam_mahdi255
Forwarded from Imam__mahdi313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم مهر۶۶ ، نادر مهدوی و همرزمانش در حال گشت زنی در جزیره فارسی بودند، #هلیکوپتر آمریکایی اولین قایق آنها را با موشک می‌زند..
وقتى همه باهم بلند شدیم تا ببینیم چه خبره،
🌹 🌹 🌹
@imam_mahdi255
Forwarded from Imam__mahdi313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زدن #هلیکوپتر آمریکایی توسط نادر مهدوی و همرزمانش در #خلیج_فارس و اسارت چند رزمنده توسط آمریکا نبرد قایق ها سپاه و هلیکوپتر های آمریکایی .
🌹🌹🌹🌹
@imam_mahdi255
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زدن #هلیکوپتر آمریکایی توسط نادر مهدوی و همرزمانش در #خلیج_فارس و اسارت چند رزمنده توسط آمریکا نبرد قایق ها سپاه و هلیکوپتر های آمریکایی .
🌹🌹🌹🌹
@imam_mahdi255
Imam__mahdi313
شانزدهم مهر۶۶ ، نادر مهدوی و همرزمانش در حال گشت زنی در جزیره فارسی بودند، #هلیکوپتر آمریکایی اولین قایق آنها را با موشک می‌زند.. وقتى همه باهم بلند شدیم تا ببینیم چه خبره، 🌹 🌹 🌹 @imam_mahdi255
شانزدهم مهر۶۶ ، نادر مهدوی و همرزمانش در حال گشت زنی در جزیره فارسی بودند، #هلیکوپتر آمریکایی اولین قایق آنها را با موشک می‌زند..
وقتى همه باهم بلند شدیم تا ببینیم چه خبره، صدا شدیدتر شد. هنوز چند لحظه بیشتر سپرى نشده بود که ناگهان هلى‏ کوپتر بزرگى را روى سرمان دیدیم که موشکى به طرفمان پرتاب کرد. #موشک آمد و خورد به قایقى که نصرالله شفیعى در آن بود. من با آرنج دسته موتور را فشار دادم عقب و از ناوچه جدا شدیم.
علاوه بر موشک، #هلى_کوپتر شروع کرد به تیرباران ما. موشک دوم از روى سر ما رد شد و داخل آب فرو رفت. به دنبال آن بودیم که هلى کوپتر را بزنیم. آنقدر هیجان زده بودم که حتى نگاه نکردم که چه بر سر #قایق نصرالله آمده. به کریمى گفتم: على یارت
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
به یاد #شهید_بیژن_گرد #شهید_مهدی_محمدیها
#شهید_نصرالله_شفیعی #شهید_نادر_مهدوی 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
.
.
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
@imam_mahdi255
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم مهر۶۶ ، نادر مهدوی و همرزمانش در حال گشت زنی در جزیره فارسی بودند، #هلیکوپتر آمریکایی اولین قایق آنها را با موشک می‌زند..
وقتى همه باهم بلند شدیم تا ببینیم چه خبره،
🌹 🌹 🌹
@imam_mahdi255
Forwarded from Imam__mahdi313
اد اتاق عمل را دوباره آماده کنند. دکتر منافی همان‌طور که در راه می‌آمد، تلفن زد به دکتر سهراب شیبانی جراح عروق و دکتر ایرج فاضل، که راه بیافتند بیایند بهارلو. دکتر زرگر را هم #شهید_بهشتی خبر کرد.
.

دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: "نگران نباش! من خون‌ریزی را بند آورده‌ام." عمل تا آخر شب طول کشید اما دیگر نمی‌شد درمان را همان‌جا ادامه داد. کنترل آن بیمارستان کار مشکلی بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان #شهید_رجایی یا قلب سابق بود؛ که آن موقع رئیسش #دکتر_میلانی‌نیا بود.
. #هلیکوپتر
.
هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌شد بیمار را از وسط ازدحام مردم نگران کشید بیرون. #محافظ پشت بی‌سیم گفته بود: "صدمه به قلب ایشان وارد شده". رادیو هم اعلام کرده بود جراحت به #قلب آیت‌الله #خامنه‌ای رسیده. مردم متوجه شدند که ممکن است قلب ایشان از کار افتاده باشد؛ آمده بودند و می‌گفتند "قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید!" با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان نشاندند.


#بیمارستان_رجایی

دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌اند و برگشته‌اند. یک مرحله، همان انفجار بمب بود. مرحله‌ی دوم، خون‌ریزی بسیار وسیع و غیرقابل کنترل و مرحله‌ی سوم، جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. این‌ها گذشت اما بیمار تب و لرزهای عجیبی داشت. چند تخته پتو می‌‌انداختند رویشان؛ گاهی حتی دکتر بغل‌شان می‌کرد تا کمتر بلرزند! تا مدتی #معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده می‌شد. آقا لوله‌ی #تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که نوشتند- با دست چپش- دو سؤال بود: همراهان من چطورند؟ مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟ دکتر باقی روی سطح پوستی که از بدن آقا برای ترمیم قسمت‌های آسیب‌دیده برداشته و پیوند زده بودند، کار می‌کرد. می‌گفت تحمل‌ ایشان در برابر این دردها، زیاد است. "اصلاً مسکّن‌ها به حساب نمی‌آیند!" بحث دکترها این بود که این دست بلاخره تکلیفش چه می‌شود؟ شکستگی‌‌اش رو به بهبود بود ولی هیچ‌گونه علایم حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها که به صورت تخصصی روی دست کار می‌کردند، بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند!
.
.

#جماران
.
امام خیلی نگران بودند. پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند: "آسیدعلی چطورند؟" پیامشان ساعت 2 بعد از ظهر از رادیو پخش می‌شد. دکتر میلانی‌نیا #رادیو را برد و گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمیده شد. جان گرفتند.
🌷🌷🌷🌷 #اللهم_صل_علي_محمدو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم 🌷 🌷 🌷 🌷
@imam_mahdi255
Forwarded from Imam__mahdi313
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرباز عشقم گردان جنونم
#سقوط_آزاد از#هلیکوپتر بچه های #چتر_باز... با اذن سید علی...🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#اللهم_صل_الله_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🇮🇷 🇮🇷
@imam_mahdi255
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سرباز عشقم گردان جنونم
#سقوط_آزاد از#هلیکوپتر بچه های #چتر_باز... با اذن سید علی...🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#اللهم_صل_الله_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🇮🇷 🇮🇷
@imam_mahdi255
Imam__mahdi313
📹ببينيد| رهبرانقلاب: وقتی خوب شدم با خودم گفتم حتما خدای متعال از من توقعی دارد ⚠️ آخرين سخنان ايشان قبل از ترور در سال۶۰ 🌹 شعری که یکی از دانشجویان در این باره خواند ☑️ @imam_mahdi255
اد اتاق عمل را دوباره آماده کنند. دکتر منافی همان‌طور که در راه می‌آمد، تلفن زد به دکتر سهراب شیبانی جراح عروق و دکتر ایرج فاضل، که راه بیافتند بیایند بهارلو. دکتر زرگر را هم #شهید_بهشتی خبر کرد.
.

دکتر محجوبی که حال و روز دکتر زرگر را دید، گفت: "نگران نباش! من خون‌ریزی را بند آورده‌ام." عمل تا آخر شب طول کشید اما دیگر نمی‌شد درمان را همان‌جا ادامه داد. کنترل آن بیمارستان کار مشکلی بود. تنها بیمارستانی هم که می‌شد بعد از عمل مراقبت‌های لازم را به عمل آورد، بیمارستان #شهید_رجایی یا قلب سابق بود؛ که آن موقع رئیسش #دکتر_میلانی‌نیا بود.
. #هلیکوپتر
.
هلی‌کوپتر خبر کردند. نمی‌شد بیمار را از وسط ازدحام مردم نگران کشید بیرون. #محافظ پشت بی‌سیم گفته بود: "صدمه به قلب ایشان وارد شده". رادیو هم اعلام کرده بود جراحت به #قلب آیت‌الله #خامنه‌ای رسیده. مردم متوجه شدند که ممکن است قلب ایشان از کار افتاده باشد؛ آمده بودند و می‌گفتند "قلب ما را بردارید و به ایشان بدهید!" با هزار ترفند، هلی‌کوپتر را وسط میدان نشاندند.


#بیمارستان_رجایی

دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌اند و برگشته‌اند. یک مرحله، همان انفجار بمب بود. مرحله‌ی دوم، خون‌ریزی بسیار وسیع و غیرقابل کنترل و مرحله‌ی سوم، جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. این‌ها گذشت اما بیمار تب و لرزهای عجیبی داشت. چند تخته پتو می‌‌انداختند رویشان؛ گاهی حتی دکتر بغل‌شان می‌کرد تا کمتر بلرزند! تا مدتی #معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟ ضایعه‌ی کوچکی هم در ریه دیده می‌شد. آقا لوله‌ی #تنفس داشتند و نمی‌توانستند حرف بزنند. خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمی‌کند. اولین چیزی که نوشتند- با دست چپش- دو سؤال بود: همراهان من چطورند؟ مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟ دکتر باقی روی سطح پوستی که از بدن آقا برای ترمیم قسمت‌های آسیب‌دیده برداشته و پیوند زده بودند، کار می‌کرد. می‌گفت تحمل‌ ایشان در برابر این دردها، زیاد است. "اصلاً مسکّن‌ها به حساب نمی‌آیند!" بحث دکترها این بود که این دست بلاخره تکلیفش چه می‌شود؟ شکستگی‌‌اش رو به بهبود بود ولی هیچ‌گونه علایم حرکتی نداشت. چند نفر از جراحان و ارتوپدها که به صورت تخصصی روی دست کار می‌کردند، بحث می‌کردند که دست قطع شود یا بماند!
.
.

#جماران
.
امام خیلی نگران بودند. پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند: "آسیدعلی چطورند؟" پیامشان ساعت 2 بعد از ظهر از رادیو پخش می‌شد. دکتر میلانی‌نیا #رادیو را برد و گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمیده شد. جان گرفتند.
🌷🌷🌷🌷 #اللهم_صل_علي_محمدو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم 🌷 🌷 🌷 🌷
@imam_mahdi255