بهم میگه چندروزه از آهنگهای ساعت صفر نذاشتی. آخه قرار بود هر شب راس ساعت دوازده شب یه آهنگ بذارم. بهشون میگه: "آهنگهای دوازدهشبی". آخه تو نمیدونی من چقدر خودمو گم کردم که آدم ساده. اما خوب میدونی چقدر شبیه آوارههام! چون آدمهای آواره زیر بارون میمونن و زُل میزنن به دونههای بارون و فکر میکنن چقدر بده که نمیدونی بارون دقیقا از کِی قراره شروع یا تموم بشه.
#روزمرگی
#پراکندهگویی