View in Telegram
یه دفتر پر از عکسم و خاطرات که تو ذهن خونه ورق می خورم شبایی که بدجوری دلتنگتم می شینم به یادت عرق می خورم به یاد دوتا چشم بامزه‌ای که تلخی مشروبم و میبره شبایی که گیجم شبایی که مست شبایی که می افتم از پنجره لبم بی‌قرارِ یه لبخنده حیف همش خنده پاهاش‌و پس می‌کشه هوایی که میشم دلم داغ نه جهنم تو سینه‌م نفس میکشه گل آورده بودم برات مشت مشت یکی گل به گل مشتم‌و پوچ کرد غرور و امیدم به تو بعد تو پرستو پرستو ازم کوچ کرد ازم دل بریدی و رفتی که چی؟ دلی که به حکم تو بازنده بود کدوم بوسه‌مون اخرین بوسه و کدوم لحظه پایان آینده بود؟ جوونی و آینده و عشق هیچ! همه‌چیم‌و پای تو دادم بره پرید و پریدم تو روزای قبل عرق خورده بودم که یادم بره که یادم بره شوقِ تو  خنده‌‌هات من و با غم و گریه تلفیق کرد که یادم بره رفتنِ بی هوات هوا تو رگ خونه تزریق کرد که یادم نیاد عشقِ آدم‌فروش واسه کشتنم با تو هم دست بود که یادم بره قاتل خنده‌هام دو تا چشم چاقو کش مست بود تو رفتی و من بی تو غمگین که نه غمت ماجرام‌و غم‌انگیز کرد غمت ماجرام‌و غم‌انگیز، نه غمت روزگارم رو پاییز کرد کجاس اون که قولاش همه هیچ هیچ؟ کجاس اون که پوچه فقط مشت مشت؟ کجاس اون که با یه سند بردت ‌و وجودِ من‌و با یه انگشت کشت؟ بگو بره‌ی زخمیِ روزگار دوتا ماده‌گرگای مستت کجان؟ به این مرد زخمی و تنها بگو دوتا چشم تیزی به دستت کجان؟ نگاه کن که این مرد فرداتباه کسی که اسیر چشت بود نیست کجا داری میری بشین لعنتی واسه پیک آخر یکم زود نیست؟ #هانی_ملک_زاده @huggah
Telegram Center
Telegram Center
Channel