🧡 همیشه شعبون یکبار هم رمضون
✍️ حسین سلاحورزی
در عرصه پیچیده و پویا سیاست بینالملل، بازگشت دونالد ترامپ به قدرت میتواند شرایط را برای ایران دگرگون کند. این فرصتی است که میتوان از ضربالمثل قدیمی "همیشه شعبون، یکبار هم رمضون" بهره برد و با آن، مسیری تازه در دیپلماسی کشور گشود. به عبارتی، سالهاست که چین و روسیه از ایران به عنوان ابزاری برای تامین منافع استراتژیک خود استفاده کردهاند و در این راه، ایران همواره نقش همراه و حامی را برعهده داشته است. با حمایتهای دیپلماتیک، همکاریهای اقتصادی و نظامی، این دو کشور به نوعی از ایران بهعنوان کارت بازی در معادلات جهانی و بهویژه در مواجهه با غرب بهرهبرداری کردهاند.
در شرایط جدید، این سؤال به طور جدی مطرح میشود که آیا زمان آن نرسیده که ایران، برای یکبار هم که شده، بازی را عوض کند و در این صفحه شطرنج بینالمللی، کارت چین و روسیه را در برابر غرب و ترامپ به نفع خود مورد استفاده قرار دهد؟ شاید اکنون، به جای آنکه تنها نقش بازیگری همراه با شرق را داشته باشد، وقت آن رسیده که ایران با انعطافپذیری بیشتر در سیاست خارجی، خود را در موقعیتی قرار دهد که بتواند از هر دو طرف فرصتها و امتیازاتی کسب کند.
تجربه کشورهای مختلف در عرصه دیپلماسی نشان میدهد که هیچگاه همراهی مطلق با یک یا دو قدرت بزرگ نمیتواند ضامن منافع بلندمدت و امنیت ملی باشد. چرخش جزئی به سمت مذاکره با ترامپ یا دیگر بازیگران غربی به معنای تغییر کامل و تمامعیار سیاستهای ایران نیست؛ بلکه بیانگر انعطافپذیری و درکی واقعبینانه از ظرفیتهای موجود است که میتواند افقهای دیپلماتیک تازهای برای کشور باز کند.
این رویکرد، زمینهای برای تنوعبخشی به فرصتهای دیپلماتیک و بازیابی توازن استراتژیک میان روابط با شرق و غرب فراهم میکند. چالشهای موجود در تعاملات ایران با چین و روسیه، همچون برخی منافع واگرایانه و گاه برخوردهای نامتوازن در حوزه اقتصادی، زمینه را برای بازاندیشی فراهم کرده است. ایران میتواند با تغییر هوشمندانه موضع خود، نقش مستقلی در این معادله پیچیده ایفا کند و امتیازات بیشتری کسب کند.
چین و روسیه طی سالهای گذشته، در تعاملات خود با غرب، از کارت ایران به شکلی استراتژیک بهره بردهاند و اینک، شاید زمان آن رسیده باشد که ایران نیز همان رویکرد را اتخاذ کند. ایران، با درک موقعیت خاص خود و همچنین بازگشت احتمالی ترامپ، میتواند بهگونهای هوشمندانه عمل کند که این بار، در برابر هر دو قدرت شرق و غرب امتیازاتی به دست آورد و تعادلی ژئوپلیتیکی به نفع منافع ملی خود ایجاد کند.
در این بازی جدید، ایران میتواند با ارزیابی دقیق شرایط و هوشیاری دیپلماتیک، برخی فشارهای بینالمللی و تحریمها را کاهش دهد. این تغییر هوشمندانه در نقش، نه تنها میتواند زمینهساز کاهش محدودیتهای اقتصادی و فشارهای بینالمللی باشد، بلکه پیامدهای مثبتی در روابط با چین و روسیه نیز به دنبال خواهد داشت. با اتخاذ موضعی مقتدرانهتر و مستقل، ایران از بازیگر منفعل به کنشگری اثرگذار در این روابط تبدیل خواهد شد.
شرایط کنونی، فرصتی بینظیر است که ایران با درک دقیق معادلات ژئوپلیتیک و رویکردی واقعبینانه، از آن بهرهبرداری کند. در جهان سیاست هیچ دشمن و ائتلافی دائمی وجود ندارد، و به همین دلیل، ایران نیز باید با انعطافی بیشتر به روابط خود با چین و روسیه بنگرد و فرصتهای جدید را برای تعامل با غرب بسنجد. این اقدام، نه تنها تغییر استراتژی محسوب نمیشود، بلکه نشانهای از بلوغ سیاسی و توانایی کشور در مدیریت هوشمندانه موقعیتها و فرصتهای دیپلماتیک است.
به عبارت دیگر، "همیشه شعبون، یکبار هم رمضون"؛ حالا که چین و روسیه بارها و بارها از ایران بهعنوان اهرم فشار در برابر غرب استفاده کردهاند، چرا ایران نباید برای یک بار هم که شده، از این کارت به نفع منافع ملی خود بهرهبرداری کند؟
https://t.center/HosseinSelahvarzi