🎞 عشق یکطرفه
مستندی یکساعته دیدم دربارهی اریک رومر به نام
رومر در پاریس.
سازندهی فیلم که اهل انگلستان است و نامش ریچارد میزاک، از شیفتگان رومر است و عمری صرف جستوجو در فیلمهایش کرده.
از وقتی تصادفی (موقع گذشتن از پشت صحنهی یکی از فیلمهای رومر) با او آشنا شده، آثارش را با دقت مرور کرده، خودش را در جایگاه یک سینهفیل قرار داده که دلبستهی فیلمهای یک سینهفیل دیگر است.
میزاک در اواخر این فیلم، توصیف عجیبی دربارهی عشق فیلمهایی شبیه خودش بر زبان میآورد که برایم تازگی داشت. میگوید یک سینهفیل همیشه در تاریکی است. همیشه ناشناس باقی میماند. در طول سالیان، بارها و بارها آثار فیلمساز محبوبش را تماشا میکند، با لحظه به لحظهی فیلمهای او زندگی میکند، میخندد و اشک میریزد، اما سازندهی فیلم هرگز از وجود چنین کسی باخبر نمیشود. فیلمساز با فیلمش روی پرده است و در روشنایی، تماشاگر در تاریکی نشسته و پنهان از چشم دیگران. ساعتها از عمرش را صرف نگاه به پرده میکند ولی نگاهش پاسخ داده نمیشود.
سینهفیل بودن عشقی یکسویه است و شاید به همین دلیل عشقی است خالص و بدون چشمداشت.
@hoseinmoazezinia