امروز توی اتوبوس که صندلی خالی نبود، یه خانم مسن سوار شدن، تا رسیدن به صندلی من، بلند شدم گفتم شما بشینید، ولی تا خانومه اومد بچرخه که بشینه رو صندلی یه دانش آموز که از خودمم کوچیکتر بود نشست! گفتم عزیزم بلند شو، من میخواستم این خانم که مسن هستن بشینن گفت تو تا وقتی نشستی رو صندلی اختیارشو داری وقتی پاشدی نمیتونی بگی کی بشینه کی نشینه :|| اینقدر تعجب کردم که زبونم قفل شده بود اصلا در همین حین یه خانوم دیگه برای اون خانم مسن بلند شد که بشینه بعد دختره برگشت دوباره به من که با چشمای گرد نگاهش میکردم گف: بیا اینم ک اینقد نگرانش بودی نشست
حالا از کانسپت ادب، احترام و اخلاقیات هم که بگذریم، دیگه انسانیت فکر نمیکردم اینگونه به قهقرا رفته باشه