✅ در میدانی پایه یک مجسمه بدون خود آن مجسمه دیده می شود. مجسمه لنین که دیکتاتور پیشین نصب کرد، ناپدید شده است... به جز این از امپراتوری هیلا سیلاسی چیز زیادی باقی نمانده است: تانکی سوخته روبروی کاخ امپراتور و صف های دراز.
برای هرچیز باید صف بست، نان، قند، نفت. مردم ساعت ها، روزها، هفته ها درصفند. چشم گیر ترین نشان پیروزی سوسیالیسم، همین صف ها است... اگر مریخی ها دور زمین چرخ می زدند و قرار بود بر اساس آنچه می بینند، نقشه سیاسی جهان را بکشند، می توانستند معیار ثابتی را پایه کار خود قرار دهند: وجود صف ها. کاربردها جهان شمول است و به نژاد، دین، فرهنگ، زبان یا پهنه جغرافیایی ربطی ندارد. در اروپا رومانی، در آسیا ویتنام، در آمریکا کوبا، در آفریقا موزامبیک، صف پشت صف وجود دارد. مسیحیان، مسلمانان، بودائیان، سفید و سیاه و زرد همه صف می بندند. پیر و جوان همه در صف می ایستند...
از راه نرسیده متوجه صف ها شدم. این صف ها به مردم خشم و نفرت و خصومت می آموزد. آدم در صف، زیر فشار پرخاشجو می شود و به همه بدگمان و هر غریبه یک دشمن است. حکومت دیکتاتوری کمونیست اتیوپی چند هفته پیش از هم پاشید... من خوب می دانم که یک نظام یا ساختار قدرت ممکن است موجودیت خود را از دست بدهد اما ارزش ها و ضد ارزش هایش، فلسفه اش و آموزه هایش در نهاد ما می مانند و بر اندیشه و رفتار و برخورد ما با دیگران فرمان می رانند. این تناقضی شیطانی است. نظام را سرنگون کرده ایم ولی ژن های آن را همچنان در خود داریم.
📗 امپراتور و بازی امپراتور. نویسنده : ریشارد کاپوشچینسکی. مترجم : حسن کامشاد. ص 173
.
🌍چشم انداز تاریخ
🌍 @history_perspective