#بازنشر یادداشتی به مناسبت روز ملاصدرا📝مسعود بابالحوائجی
یکم خرداد روز ملاصدرا نامگذاری شده؛
«کریستین ژامبه» که اخیرا به عضویت آکادمی معتبر سوربن فرانسه انتخاب شد، اصالتا عرب الجزایری است،که بیشترین مطالعات او در زمینه فلسفه صدراست؛ او پس از شور و شر گرایش چپ مائوئیستی در جوانیاش،در زمرهی شاگردان ممتاز هانری کربن درآمد و تا امروز با رویکرد استاد نامدارش به فلسفه صدرا و فیلسوفان اشراق پرداخته؛ دوسال پیش هم در چنین روزی به ایران آمد و جایزه حکمت صدرا را دریافت کرد.
شاید مهمترین کتاب وی در این زمینه:«کنش هستی: فلسفهی وحی در ملاصدرا» باشد.
او در مقدمهی این کتاب دلایلی علیه این دیدگاه آورده که: چرا ملاصدرا چیزی برای علم و دورهی مدرن ندارد؛ به تعبیر دیگر چرا آبشخورش تنها در خاک متافیزیک ریشه دارد و صرفا موضوعی برای مطالعات فاضلانه و تاریخ فلسفه است؛نوعی کنجکاوی دانشورانه یا حتی یک کالای نمایشی عتیقه و مهجور که مناسب موزه است.
برخلاف مورخان فلسفه عرب که متون این جنس از فلسفه را در فارابی و ابنسینا و کندی و ابنطفیل و ابنرشد محدود کرده و سنت فلسفی را زیر خروارها شن از تفاسیر تکراری بیحاصل دفنشده میبینند،درست به همان شکل که متافیزیک غربی در ایدئالیسم آلمانی قرن نوزدهم به پایان رسید.
آخرین حلقهی این فیلسوفان عرب شاید «محمد عابد جابری» بود که در مورد آنچه فلسفهی ابنسینا و بعدها فلسفه اشراق نامیده شده تعبیر «عرفان غیرعقلانی» را به کار میبُرد.
ژامبه تمام تلاشاش دفاع از کنش هستیشناسانه صدرا در برابر چنین رویکردی است که به تعبیر فوکویی میشود روش او را دیرینهشناسی و تبارشناسی فلسفه صدرا نامید، اما نتیجهی این مطالعات نه لزوماً فلسفهای مدرن بلکه محصول کار ژامبه به هرمنوتیک معنوی و عرفانی ختم شد که از قبیل همان تئوسوفیای کُربنی است، به زعم ژامبه الهیات صدرایی یک علم دیالکتیکی صرفاً در حوزهی اعتقادات است که آغشتهی روایت یونانی هم شده است.
فیلسوفانی از قبیل صدرا که مابعدالطبیعه را صرفا مدخلی به فلسفهی حقیقی میدانند، ناخواسته ابن فلسفه را به نشیب اخلاق و تعالی و ابعاد روحی و مرگ و معاد لغزاندهاند.
به طور نمونه اگر به فهم آزادی از منظر صدرا بنشینیم بیتردید در بافت مدرن غربی از آزادی به تضاد میرسیم، چرا که آزادی در نگرگاه صدرایی، به الگویی از تجربهگرایی معنوی ختم میشود که تجلی و اوجاش همان ادبیات صوفیانه و عرفانی است.اما صدرا این عتیقهجات شناختی را برای درک التزامات اسلامی و بنیاد هستیشناختیاش به کار میگیرد، که ژامبه آن را «ساختگشایی» از سیاست گفتمانی صدرا نسبت به اعتقادات اسلامی مینامد، به همین دلیل هم در مقدمهی کتابش تصریح میکند که:
هر تلاشی برای توجیه مدرن بودن علم یا فلسفه اسلامی، کاملاً بیوجه و همردیف با تناقض لفظی است و این سنخ از فلسفه، تنها با ریتم خود و قطعیتهای مستقل خودش است که به حیاتش تا زمانهی ما تداوم بخشیده؛ درست به موازات تمامی منازعاتی که اسلام سیاسی، اسلام معنوي را در خون غوطهور کرده است.
بازنشر از
کانال ترجمه ادب و فرهنگ عربی #بازنشر #ملاصدرا #باشگاه_اندیشه @translate52arabic@bashgahandishe