هذیان،خون من است...
موسیقی،شعر،کتابهای ادبیات و جز از این ها
هذیانهاوشعرهای محمدلطفی
(آلان)
آلان نام رودی ست در شمال آذربایجان که به روایتی زادگاه اجداد من بوده است.
آلان خشک شده است!
[email protected]
سیاهچردهام و زیبا چون سیاهچادر بادیهنشینان ننگرید که آفتابسوختهام برادرانم مرا واداشتند که از تاکستان نگهبانی کنم و از تاک تن خود نگهبانی نتوانستم...
اُخرُج لنا مِن قُبَّعَتِکَ بِلاداً اُخرُج لنا اُمَّهاتٍ لایَمرَضنَ وَ أصدقاءَ لایُهاجِرون اُخرُج لنا بُیوتاً لاتَعرِفُ الحربُ عناوینَها لقد سَئِمنا الأرانبَ أیُّها السّاحرُ ** از کلاهت برای ما سرزمینی بیرون بیاور برای ما ... مادرانی بیرون بیاور که بیمار نشوند دوستانی که مهاجرت نکنند دوستانی که مهاجرت نکنند خانه هایی که جنگ نشانی شان را نداند