«دموکراسی و یگانه ایدئال اخلاقیِ انسانیت ... مترادفاند.» -دیویی
«گیرایی دیویی و پراگماتیسم در این مدعای ضدمتافیزیکی است که هیچ دادگاهی عالیتر از یک اِجماع دموکراتیک وجود ندارد.» -رورتی
«دموکراسی بیشازهمه پیششرطی است برای کاربست تمامعیار خرد برای حل مسائل اجتماعی.» – پاتنم
شرح دوره: «پراگماتیسم» درمقام سنتی فلسفی که نقطۀ اتکایش «پرکتیس»، «کنش»، «کارامدی»، و «کارکرد» است پیوند درهمتنیدهای با «دموکراسی» درمقام «ارزش» و/یا «روش» دارد. هدف اصلی درسگفتار حاضر مروری بر دفاعیههای پراگماتیستی از دموکراسی است که درکل بدنۀ اصلی «فلسفۀ سیاسیِ» این سنت را شکل میدهند. در این راستا، پس از ترسیم الگوهای متفاوت «دموکراسی» و شیوههای مختلف توجیهشان، و نیز مبانی «پراگماتیسم» و «فلسفۀ سیاسیِ» آن، به چهار الگوی اصلی دموکراسی برآمده از چند نسل متفاوت پراگماتیستها میپردازیم: از کلاسیکها، به روایت قوی دیویی از دموکراسی «مشارکتی» میپردازیم که «کمالگرایی دموکراتیک» نیز لقب گرفته است؛ از «نئوپراگماتیست»ها، به تز «تقدم دموکراسی بر فلسفۀ» رورتی و دفاع او از «لیبرال دموکراسی» و «آیرونیسم» میپردازیم؛ از «پراگماتیستهای نوین»، از دفاعیۀ «معرفتشناختی» پاتنم از دموکراسی، که نوعی بازسازی تلقی دیویی است، سخن خواهیم گفت؛ و درآخر و از همین نسل، الگوی دموکراسی «سنجشگرانۀ» میساک را بررسی میکنیم که مبتنی است بر معرفتشناسیِ دیگر پراگماتیست کلاسیک، چارلز پِرس. در ضمن همۀ این مباحث، درهمبافتگی برداشت خاص پراگماتیستها از مقولاتی همچون «شناخت»، «تجربه»، «زبان» و «واقعیت» با «نظریۀ دموکراسیِ» ایشان در کانون توجه است.
جلسۀ ۱: اصول پراگماتیسم؛ ارکان «فلسفۀ سیاسیِ» پراگماتیستی
جلسۀ ۲: دموکراسی همچون نوعی «شیوۀ زندگی» (دیویی)
جلسۀ ۳: لیبرال دموکراسی و «امید اجتماعی» (رورتی)
جلسۀ ۴: توجیه «معرفتشناختی» دموکراسی (پاتنم)
جلسۀ ۵: از معرفتشناسی تا دموکراسی «سنجشگرانه» (میساک)