🍃🌺🍁🌺🍃🌺🍁🌺🍃🌺🍁🌺🍃🌺#داستان📖داستانی ڪه در زیر نقل میشود مربوط به دانشجویان ایرانیاست ڪه دوران سلطنت «احمدشاه قاجار» برای تحصیل به آلمان رفته بودند
و آقای «دڪتر جلال گنجی» فرزند مرحوم «سالار معتمد گنجی نیشابوری» نقل ڪرده است:
"ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم ڪه در آلمان در عهد «احمد شاه» تحصیل میڪردیم.
روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام نمود ڪه همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند و سرود ملی ڪشور خودشان را بخوانند.
ما بهانه آوریم ڪه عدهمان ڪم است.
گفت: اهمیت ندارد. از برخی ڪشورها فقط یڪ دانشجو در اینجا تحصیل میڪند و همان یڪ نفر، پرچم ڪشور خود را حمل خواهد ڪرد، و سرود ملی خود را خواهد خواند.
چارهای نداشتیم.
همه ایرانیها دور هم جمع شدیم و گفتیم ما ڪه سرود ملی نداریم، و اگر هم داریم، ما به یاد نداریم. پس چه باید کرد؟
وقت هم نیست ڪه از نیشابور و از پدرمان بپرسیم.
به راستی عزا گرفته بودیم ڪه مشڪل را چگونه حل ڪنیم.
یڪی از دوستان گفت: اینها ڪه فارسی نمیدانند. چطور است شعر و آهنگی را سر هم بڪنیم و بخوانیم و بگوئیم همین سرود ملی ما است. ڪسی نیست ڪه سرود ملی ما را بداند و اعتراض ڪند.
اشعار مختلفی ڪه از سعدی و حافظ میدانستیم، با هم تبادل ڪردیم.
اما این شعرها آهنگین نبود و نمیشد بهصورت سرود خواند.
بالاخره من [دکتر گنجی] گفتم: بچهها، عمو سبزیفروش را همه بلدید؟!
گفتند: آری.
گفتم: هم آهنگین است، و هم ساده و ڪوتاه.
بچهها گفتند: آخر عمو سبزیفروش ڪه سرود نمیشود. گفتم: بچهها گوش ڪنید! و خودم با صدای بلند و خیلی جدی شروع به خواندن ڪردم: «عمو سبزیفروش . . . بله.
سبزی ڪمفروش . . . بله.
سبزی خوب داری؟ . . . بله.»
فریاد شادی از بچهها برخاست و شروع به تمرین نمودیم. بیشتر تڪیه شعر روی ڪلمه «بله» بود ڪه همه با صدای بم و زیر میخواندیم.
همه شعر را نمیدانستیم. با توافق همدیگر، «سرود ملی» به اینصورت تدوین شد:
عمو سبزیفروش! . . بله
سبزی ڪمفروش! . . بله
سبزی خوب داری؟ . . بله
خیلی خوب داری؟ . .بله
عمو سبزیفروش! . .بله
سیب ڪالڪ داری؟ . . بله
زالزالڪ داری؟ . . بله
سبزیت باریڪه؟ . . بله
شبهات تاریڪه؟ . .بله
عمو سبزیفروش! . . بله
این را چند بار تمرین ڪردیم.
روز رژه، با یونیفورم یڪ شڪل و یڪرنگ از مقابل امپراطور آلمان، «عمو سبزیفروش» خوانان رژه رفتیم.
پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرڪت بودند.
از «بله» گفتن ما به هیجان آمدند و «بله» را با ما همصدا شدند، بهطوری ڪه صدای «بله» در استادیوم طنینانداز شد و امپراطور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان بهخیر گذشت.
☘🌺🍃🌺🍁🌺🍃🌺🍁🌺🍃🌺🍁🌺🍃@hami121💐🕊#برمدارسرود✨💐🕊