شکستهنویسی یعنی تطابق واجبهواج ملفوظ و مکتوب، موافقان و مخالفانی دارد. من از دسته مخالفان آن هستم و چه در فضای مجازی چه در گفتوگوهای روزمرهٔ دوستانه هرگز شکسته نمینویسم. بر این امر اصرار دارم، چون معتقدم شکستهنویسی حافظهٔ بصری ما از کلمات را مخدوش میکند و به تدریج مرز درست و غلط را در هم میآمیزد و بلایی به سر خط و زبان فارسی میآورد که میبینیم آورده است. اصرار من به حدی است که حتی در پیامهای روزمرهای هم که برای دختر نوجوانم مینویسم از معیارنویسی دست نمیکشم، چون معتقدم اگر هر روز در صفحه تلفنش به جای صورت «درسهایت را خواندی؟» ببیند: «درساتو خوندی؟» توقع بیجایی است که پس از مدتی بتواند علامت «ها» و «واو معدوله» را تشخیص دهد. دخترم بارها در جواب این پیامها برایم نوشته است: «مامان آبرومو بردی جلوی دوستام با این طرز نوشتنت.» و من هم مصرانه مینویسم: «تو هم، دو فردا دیگر، آبروی مرا خواهی برد با آن طرز نوشتنت!»
«چند کلمه دربارهٔ شکستهنویسی با آموزگاران مدارس و مدرسان دانشگاه»، له و علیه ویرایش، سایه اقتصادینیا، ص ۸۹
#برش_کتاب
@Hamesh1