دربارۀ واژۀ پاس / پارس
واژۀ
پارس در معنی «صدای سگ» گونۀ دیگری از واژۀ
پاس به معنی «نگهبانی» است. مؤلف
فرهنگ رشیدی (تألیف: ۱۰۶۳ هجری) متذکر شدهاست که «بعضی گفتهاند
پارسا مرکّب است از
پارس که لغتی است در
پاس به معنی "حفظ" و "نگهبانی" و از "الف"» (رشیدی ۱۳۳۷، ذیل
پارسا). مؤلف
فرهنگ نظام نیز گفتهاست: «
پارسا: [...] شاید لفظ مذکور مرکّب است از لفظ
پارس به معنی "نگهبانی" و الف فاعلی» (داعیالاسلام). رضاقلیخان هدایت (
انجمنآرای ناصری ۱۲۸۸ هجری، ذیل
پارسا) آوردهاست: «در میان عوام معروف است که چون شبها سگان فریاد کنند، گویند "پارس میدارند"، یعنی "پاس میدارند" و "نگهبانی خانه و حفظ آن از دزد و بیگانه مینمایند"».
در واژۀ
پارس در معنی «صدای سگ» واج r غیراشتقاقی است. این واجِ غیراشتقاقی در واژههای
چرتکه (در اصل:
چتکه) و
خاکشیر (در اصل:
خاکشی) (علیاشرف صادقی، «یک تحول آوایی دیگر در زبان فارسی ...»، مجلۀ
زبانشناسی، ١٣٨۴، شمارۀ ٣٩، ص ۵) و
سرکه (در اصل:
سِک) و
قارچ (در اصل:
قاچ به معنی «برش») و
گورجه (در اصل:
گوجه) و
اژدرها (در اصل:
اژدر) نیز دیده میشود.
۱۳۹۹/۰۸/۰۹
▫️فرهاد قربانزاده
@azvirayesh