مطالعه
در گرتهبرداری معنایی، معنیِ واژهای ازپیشموجود را بر اثر مواجهه با زبانی خارجی، گسترش میدهند و بهعبارتی، معنی یا معنیهای تازهای به آن میافزایند. این چندمعنایی غالباً موجب میشود زبان از دقت و شفافیت بیفتد. یکی از گرتهبرداریهای معنایی ناروایی که فارسیزبانان در چند دهۀ اخیر از انگلیسی کردهاند، «مطالعه» است.
معنی نخست و پربسامد «مطالعه» در فارسی، همانگونه که در فرهنگ بزرگ سخن آمده، چنین است: «خواندنِ معمولاً بهطور آهسته یا فقط با گرداندنِ چشم و بدون حرکت لبها». برای مثال، میگوییم: «میزان مطالعه در ایران بسیار کم است.» بااینحال، تحت تأثیر زبان انگلیسی، این لفظ را بهمعنیهای متعدد دیگری نیز به کار بردهاند؛ ازجمله: «بررسی، تحقیق، پژوهش، تحلیل، آزمایش»:
ـ هدف زبانشناسی، مطالعۀ علمی زبان است. (بررسی)
ـ این دانشمند رفتار میمونها را مورد «مطالعه» قرار داد. (آزمایش)
ـ «مطالعاتی» نیز دربارهٔ تأثیر ماتم بر بیماریزایی و مرگومیر انجام شده است. (تحقیقات)
ـ هلسینگ و همکارانش میزان مرگومیر کسانی را که بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۴ در مریلند همسرشان را از دست داده بودند، «مطالعه» کردند. (بررسی)
ـ بیشترِ زنانی که در این «مطالعه» با آنها صحبت شد، سیاهپوست بودند. (پژوهش، آزمایش)
ـ موضوع اصلی این «مطالعه»، بررسی رابطهٔ بین زبان با نهادهای اجتماعی و ساختار فکری افراد جامهٔ ایران است. (تحقیق، پژوهش)
ـ سالهای زیادی از عمر خود را صرف «مطالعۀ» رفتار اجتماعی و نظام ارتباطی کرده است. (بررسی)
ـ بعضی از روانشناسان کوشیدهاند توانایی زبانآموزی پرندگان را با دقت آزمایشگاهی «مطالعه» کنند. (تحلیل)
بنابراین، سزاوار است «مطالعه» را فقط در معنی «خواندن» به کار ببریم و هرجا جز این معنی مدنظرمان است، از واژههای دقیقتر و گویاتر استفاده کنیم.
📄ویرِ ویرایش📄
محمد یوسفیشیرازی
https://t.center/virevirayesh