تشابهِ آوایی و انحرافِ واژگانی
پاچهخاریپاچهخاری، یعنی خاراندنِ پاچۀ کسی به قصدِ لذتبخشی، جایگزینِ مؤدبانهای برای واژۀ زشتِ خایهمالی است. چاپلوسی و خودشیرینی هدفِ مشترکِ هر دو عمل است. خار بنِ مضارعِ خاریدن (به معنیِ خاراندن) است. تشابهِ آواییِ جزءِ دومِ این واژه با واژههایی چون آدمخواری و خامخواری و گیاهخواری باعث شده که خیلیها به غلط آن را پاچهخواری بنویسند.
خفقانخفقان در عربی یعنی تپشِقلب، اما تشابهِ آواییاش با واژۀ فارسیِ خفه باعث شده که فارسیزبانان آن را به معنیِ خفگی بپندارند و حتی آن را به صورتِ خفهخون تحریف کنند.
دوبلهسوبله
واژۀ فرانسویِ دوبله (doublé) ربطی به واژۀ فارسیِ دو (عددِ ۲) ندارد، اما فارسیزبانان دو حرفِ اولش را همان عددِ دو پنداشتهاند و بر اساسِ اعدادِ سه و چهار واژههای سوبله و چوبله را ساختهاند.
دوقلودوقْلو در ترکی از دو جزءِ دوق (زایمان) + -لو (پسوند) تشکیل شدهاست و به معنیِ مربوط به زایمان است، اما فارسیزبانان دو حرفِ اولش را عددِ دو (۲) پنداشتهاند. علتش این است که دو نوزاد همزمان از یک شکم بیرون میآیند. فارسیزبانان به همین قیاس واژههای سهقلو و چهارقلو و... را هم ساختهاند.
متالورژی، نه متالوژی
واژۀ فرانسویِ métallurgie (متالورژی)، به معنیِ فلزشناسی، از دو جزء تشکیل شده، که جزءِ اولش به معنیِ فلز و جزءِ دومش به معنیِ کار است.
بعضیها به غلط به جای متالورژی میگویند و مینویسند متالوژی (بدونِ «ر»). علتِ این اشتباه وجودِ واژههای فرانسویِ زیادی است که به -لوژی ختم میشوند، مانندِ بیولوژی (biologie) و تکنولوژی (technologie) و رادیولوژی (radiologie) و سیتولوژی (cytologie).
دقت شود که جزءِ دومِ واژۀ متالورژی urgie است، نه logie.
املای انگلیسیِ این واژه هم metallurgy است.
اصلاً در فرانسوی و انگلیسی واژهای با املای metalogie یا metalogy وجود ندارد.
نوستالژی
واژۀ فرانسویِ nostalgie (نوستالْژی) از ریشۀ لاتینی و یونانی و متشکل از دو جزء است که رویِهمرفته دردِ بازگشت معنی میدهند. تشابهِ این واژه با واژههای مختوم به -لوژی (logie-)، مانندِ بیولوژی و رادیولوژی، باعث شده که بعضیها آن را به غلط نوستالوژی تلفظ کنند.
وهله
واژۀ عربیِ وهله با همین املا درست است. بعضیها تحتِ تأثیرِ معنی و املای واژۀ مرحله آن را به غلط وحله مینویسند.
#واژهشناسی