اشعار حاج محمود ژوليده

#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س
Канал
Логотип телеграм канала اشعار حاج محمود ژوليده
@hajmahmoodzholidehПродвигать
1,1 тыс.
подписчиков
2
фото
3
ссылки
#پنجم_ربیع_الاول_سالروز_شهادت_پیام_آور_کربلا_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_علیهماسلام

#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س

ای دل اگر ز مدحِ سکینه ست، گفتگو
کن در تَرازِ مادرِ سادات، جستجو

وقتی حسین می‌کند انشا مقامِ او
سیده ی نساءِ قریش است نامِ او

وقتی مقامِ قرب، کنارش دهد حسین
او را وصیِ خویش، قرارش دهد حسین

فرمود با سکینه: بگو یادمان کنند
یادِ لبانِ تشنه ی من، شیعیان کنند

فرمود: از برای من اصلاً مدینه است
آن خانه ای که بیتِ رباب و سکینه است

□ □ □
آن خواهری که با علی اصغر چو مادر است
بانو سکینه ، خواهرِ شهزاده اصغر است

گهواره دارِ کودکِ لب تشنه ی رباب
چون سایبان، به طفلِ حرم، زیر آفتاب

لالائی اَش برای علی، چشمه ی حیات
آرامشِ رباب، در آن حسرتِ فرات

همتای عمه اَش، جَبَلُ الصَّرِ خیمه گاه
پیغمبرِ شهادت و روایِ قتلگاه

نوحه گرِ مصائبِ جانسوزِ نینوا
یارِ امام و محرمِ اَسرار کربلا

آنچه که دیده، چشمِ ملک هم ندیده است
قبل از حسین، اهلِ فلک هم ندیده است

حلقومِ عشق دیده، که در خون شناور است
فریادِ "یابُنَیَّ" به حلقومِ مادر است

رگهای پاره پاره ی باباش دیده است
در زیر سمّ اسب، سراپاش دیده است

دیده شقاوتِ علَنی را، نه در نهان
دیده چگونه نیزه فرو رفت در دهان

دیده چگونه حرمت بابای او شکست
دیده چگونه شمر روی سینه اَش نشست

نورِ دو عین را ، که به هر سو کشیده اَند
راس الحسین را ، که چگونه بریده اند

دیده چگونه نیزه به پهلوی او زدند
چون فاطمه، غلاف به بازوی او زدند

دور از دو چشمِ غیرتیِ ماهِ علقمه
دیده اسیریِ حرمِ آل فاطمه

دور از نگاهِ نافذِ دشمن کُشِ عمو
دیده چگونه نیزه به کِتفش زده عدو

دیده در آن فرار، به خون گریه ی زنان
دنبالِ دخترانِ حرم، خولی و سنان

برخیز ای عمو که دگر حرمتی نماند
بعد از تو از برای حرم عزتی نماند

عباس! سایه ی تو که بر سر نداشتم
جز آستین پاره که معجر نداشتم

#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س

@hajmahmoodzholideh
#پنجم_ربیع_الاول_سالروز_شهادت_پیام_آور_کربلا_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_علیهماسلام

#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س

ای دل اگر ز مدحِ سکینه ست، گفتگو
کن در تَرازِ مادرِ سادات، جستجو

وقتی حسین می‌کند انشا مقامِ او
سیده ی نساءِ قریش است نامِ او

وقتی مقامِ قرب، کنارش دهد حسین
او را وصیِ خویش، قرارش دهد حسین

فرمود با سکینه: بگو یادمان کنند
یادِ لبانِ تشنه ی من، شیعیان کنند

فرمود: از برای من اصلاً مدینه است
آن خانه ای که بیتِ رباب و سکینه است

□ □ □
آن خواهری که با علی اصغر چو مادر است
بانو سکینه ، خواهرِ شهزاده اصغر است

گهواره دارِ کودکِ لب تشنه ی رباب
چون سایبان، به طفلِ حرم، زیر آفتاب

لالائی اَش برای علی، چشمه ی حیات
آرامشِ رباب، در آن حسرتِ فرات

همتای عمه اَش، جَبَلُ الصَّرِ خیمه گاه
پیغمبرِ شهادت و روایِ قتلگاه

نوحه گرِ مصائبِ جانسوزِ نینوا
یارِ امام و محرمِ اَسرار کربلا

آنچه که دیده، چشمِ ملک هم ندیده است
قبل از حسین، اهلِ فلک هم ندیده است

حلقومِ عشق دیده، که در خون شناور است
فریادِ "یابُنَیَّ" به حلقومِ مادر است

رگهای پاره پاره ی باباش دیده است
در زیر سمّ اسب، سراپاش دیده است

دیده شقاوتِ علَنی را، نه در نهان
دیده چگونه نیزه فرو رفت در دهان

دیده چگونه حرمت بابای او شکست
دیده چگونه شمر روی سینه اَش نشست

نورِ دو عین را ، که به هر سو کشیده اَند
راس الحسین را ، که چگونه بریده اند

دیده چگونه نیزه به پهلوی او زدند
چون فاطمه، غلاف به بازوی او زدند

دور از دو چشمِ غیرتیِ ماهِ علقمه
دیده اسیریِ حرمِ آل فاطمه

دور از نگاهِ نافذِ دشمن کُشِ عمو
دیده چگونه نیزه به کِتفش زده عدو

دیده در آن فرار، به خون گریه ی زنان
دنبالِ دخترانِ حرم، خولی و سنان

برخیز ای عمو که دگر حرمتی نماند
بعد از تو از برای حرم عصمتی نماند

عباس! سایه ی تو که بر سر نداشتم
باور نمیکنی تو ، که معجر نداشتم

#مدح_و_مرثیه_حضرت_سکینه_بنت_الحسین_س

@hajmahmoodzholideh