✅ تربيت و صلح آرماني در جامعه ايراني
▫️به سوي مدرسه رهايي بخش
✍🏻 صالح زماني؛ پژوهشگر علوم تربيتي
🔰پرداختن به مفهوم و پيامدهاي تربيت در جامعه ايراني سابقهاي ديرينه دارد. فارغ از مطالعات گسترده، رگههاي اين مفهوم در فرهنگ غيرمادي و حتي مادي اعم از هنر، شعر و موسيقي و بسياري از آثار معماري باقي مانده از هنرورزان ايراني بسيار گسترده و وسيع است. آنچه سبب شده تا مفهوم تربيت از جايگاه باشكوه نظري و مفهومياش در بازسازي فرهنگي جامعه ايراني ناكام بماند، وجود رويكردهاي تقليلگرايانهاي بوده كه عمدتا خود را در بستر برخي سنتهاي موهومي و ايدئولوژيهاي تماميتطلب پنهان كرده است و همين چالش را ميتوان سبب اصلي فاصله گرفتن از رواداري و گفتوگو طي قرون گذشته درنظر گرفت. همينطور رويكرد ديگري كه در قرن اخير خصوصا با ظهور مدارس جديد، فضاي مفهومي و نظري تربيت را با چالش مواجه ساخته است تقويت ديدگاه «تربيت به مثابه آموزش» بوده كه البته تا به امروز ادامه دارد و سبب شده تا ساير نهادها و ساختارهاي اجتماعي نسبت به آن بياعتنا باشند در حالي كه رويكرد «تربيت به مثابه فرهنگ» زير بناي يك جامعه توسعهگرا و تحولخواه است و همه ساختارهاي اجتماعي در اشباعسازي آن مشاركت دارند.
🔰در اين يادداشت تلاش ميشود تا با توجه به دستگاه نظري هابرماس در توسعه كنش و عقلانيت ارتباطي به موضوع اهميت و اثر بخشي مفهوم تربيت پرداخته شود و در گام بعد نشان دهيم كه صلح، همزيستي و رواداري در جامعه ايراني از دالان و دريچه «تربيت ارتباطي» معنادار خواهد بود. هابرماس در بسط نوآورانه مفهوم كنش ارتباطي تلاش ميكند تا ايده تفاهم و گفتوگوي مبتني بر استدلال را وارد چرخه كنش كند و مفهوم كنش كه سالها در سرمشق جامعهشناسانه خود در انقياد تفاسير ابزارانگارانه قرار داشت را تحت تاثير قرار دهد و از اين طريق به چالشزدايي از زندگي جديد يا كاستن از رنج بشر معاصر كمك كند. در حقيقت ايده اصلي او رستن از سلطه و رسيدن به فهم مشترك و شكلي از زيسترهايي بخش بوده است.
👈🏻 ادامه مطلب را در
Instant View بخوانید.
@Haajm