🔹جالب است که بدانیم:
قسمتی از خاطرات کلنل اف استیون کول از اولین فرمانده نظامی بریتانیا در ایران:
آنها (ایرانیها) خیلی ساده لوح و زود باورند. مهربانند و سخت کوش. هر حاکمی که بخواهد به آنها مستبدانه حکم فرماید راحت میتواند آنها را با بازی با باورهایشان فریب دهد و بر آنها حاکم شود ولی اگر حاکمی بخواهد برایشان دل بسوزاند و حق را بر مردم دهد او را سرنگون میکنند. مردمانی اند مستحق ظلم.
یادم نمی رود وقتی چای را از هند به مزارع طبرستان بردیم و کشت کردیم و با شکر مخلوط کردیم و به خوردشان دادیم وقتی سود سرشاری بدست آوردیم روحانی بزرگشان حاج ملا محمد کرمانی نزد من آمد و گفت اگر می خواهی به تجارت شکر و چایت در ایران ادامه دهی باید چهار یک سودت را به من بدهی...
من او را ضعیف پنداشتم و به او خندیدم و از عمارت بیرون انداختم. بعد از چند ماه گزارش آمد که دیگر در ایران مردم چای نمی نوشند. باورم نمیشد. چطور ممکن بود. اکثر مردم به چای معتاد بودند!
بعد از پاره ای تحقیقات فهمیدیم میرزای کرمانی چای و شکر را نجس و نوشیدنش را حرام اعلام کرده و مردم هم چشم و گوش بسته فقط مطیع.
کلی به این ملت نفهم خندیدم.
او (میرزای کرمانی) را به عمارت فرا خواندیم. به او گفتم حیف که چای را حرام کردی اگر راه برگشتی بود و میشد هنوز سودی از چای بدست اوریم چهار یک تو را پرداخت می کردیم.
میرزا خندید و گفت تو عهدنامه را بنویس حرام و حلالش با من...
او این فتوا را داد که اگر شکر (حبه قند) را به چای برسانند و بعد در دهان بگذارند نجاستش بر کنار میرود وچای و شکر از حالت حرام خارج می شود.
اینگونه باز حرامی به حلال تبدیل شد و ما و میرزا به سودمان رسیدیم و مردم به رضایت خدایشان.
یادم هست وقتی همین میرزای کرمانی شیاد مرد، باز همان مردم عکس او را در ماه می دیدند.
نمیدانم چگونه خلقتی هستند قوم پارس.
هر کس که به آنها خوش خدمتی کنند را دزد می خوانند و هر کس آنها را بفریبد را در ماه و خورشید می بینندش.
شاید اعراب برای تضعیف ایران آنها را مسلمان کردند.
یادم نمیرود مردم شکر (حبه قند) را بین انگشتان می گرفتند و بزور آن را به چای ته استکان می رساندند تا پاک شود بعد بخورند و من فقط به آنها می خندیدم و ته بسته های شکرم می نوشتم "شکر پاک میرزایی"
نمیدانم این ملاها و میرزاها در آینده چه بر سر این ملت زود باور بیاورند. کاش رستگار شوند...
فتواهای شگفت انگیز شرعی اواخر دوره قاجاریه تا کنون و دلايل ابطال آنان!
👳خزینه ها منبع انتشار بیماری و مرگ و میر شده بودند و تنها وجه بهداشتی آنها آب آهک انتهای روز بود و چوب زالزالک . لذا در حمام ها دوش جایگزین آنها شد. علما فتوا دادند حرام است. مردم با رشوه پنهانی از خزینه استفاده می کردند.
👀حکومت از زور استفاده کرد علما کوتاه آمدند.
👳استفاده از لامپ برق حرام و غیر شرعی است.
علت: به سبب امکان انجام شب نشینی های طولانی، باعث می شود که مومنین، از نماز صبح غافل شوند!
👀 البته بعدها، با پول هنگفتی که حاج امین الضرب، صاحب کارخانه برق به علما داد برق حلال شد! اما کارخانه برق مشهد در سال ١٩١١ میلادی به تحریک علما و روسها توسط ملت سلحشور مشهد در آتش سوخت.
👳استفاده از کله قند، حرام و غیر شرعی است. (افراطیون مذهبی شایعه ساخته بودند از استخوان مردگان الک شده و کله قند روسی درست می شود!!)
علت: نپرداختن وجوه شرعی، توسط واردکننده قند!
👀پر واضح است که پرداخت وجوهات، موجب گردید تا قند حلال گردد، البته به این شرط که قبل از خوردن، آن را در چای غسل کنند".
👳استفاده از ماشین لباسشویی حرام و غیرشرعی است.
علت: لباس های نجس، لباس های پاک را نجس می کنند!
👳درسال ١٣٤٢ خورشیدی در جریان انقلاب سپید علما گفتند رأی دادن بانوان خلاف شرع است!
👳علما ساخت راه آهن را در دوره ناصری خلاف شرع و حرام اعلام کرده بودند
علت: ملاعلی کنی آن را راه تسلط کفار می دانست.
👳خوردن گوشت ماهی خاویاری حرام است!
علت: انحصار گرفتن صید این ماهی ارزشمند.
👳بازی شطرنج حرام است!
علت: در روایتی ساختگی آمده بود که امویان شطرنج بازی می کردند.
👳استفاده ازویدئو حرام و غیرشرعی بود.
علت: چون افکار پاک ملت سلحشور با دیدن فیلمهای مستهجن خراب می شد. با ازدیاد آن و آمدن ماهواره و نت دیگر این حرام حلال شد.
👳علما مدرسه رفتن در تهران و تاسیس مدرسه مدرن به جای مکتب و رادیو و تلویزیون و تریبون به جای منبر را خلاف شرع و خلاف احکام الهی اعلام کرده بودند.
👳اولین بار که دوچرخه به ایران آمد آنرا ارابه جن معرفی کردند.
👳اولین بارکه اعلام شد مردم برای گرفتن شناسنامه به شهربانی مراجعه کنند، علمای عظام فتوا دادند که این دسیسه انگلیس است تانام دختران و همسران شما بدانند!
👳اوایل خود موسیقی و بعدها دیدن ساز موقع نواختن راحرام اعلام کردند چون انسان رااز یاد خدا غافل می کند.
#ایرانو_پس_میگیریم@guard_Shahh