▪️🖋#شکستگی
شکستگیِ غریبای ست
دردِ دوریِ تو
در استخوانِ شعورم
و من که کُشتهی بغضام
غریقِ ماهِ توام.
تو در چه بیسرانجامای
نشستهای به سکوت
که راهِ حوصلههایم
نرفته، بنبست است؟
شبای که چشمِ من از
قهرِ موج، میجوشید
تو ماهِ دلشدگان،
سویِ ناکجا رفتی؛
تو بیصدا رفتی و
قعرِ شبهایم
گُمِ نشانات شد.
ما نمیخواهیم
رنجِ قاصدکها را
و ما نمیخواهیم
رنگِ برگهای کشیده حرمان را؛
من و تنِ کلماتام
چه تشنهی مرگایم،
چه بیامید در باد
پیِ تو میگردیم.
چه زندگیِ مزخرف،
نشسته در خونای!
چه ایدهی گُنگای،
چه خونِ جیحونای!
نداشتم تو را
حتی به یک چشم بستن ؛
با اینهمه،
ای قرارِ حزینِ
شبِ غزلکُشانِ زمین!
ماه صورت!
شبات قرینِ
خواب، خواب، رویا
و تنات مُزیَن
به بافههای ماههای
خزانهی سیمین!
لبات ترانهخوان و
سرخ باد!
دلات محلِ عبورِ
فوج فوج،
پروانههای رنگتاب!
@Greenshadows6
🖋 #عیسا_اسدی #میم بیست و یکم تیرماه هزار و چهارصد و یک