to pick up
/pɪk ʌp/
فعل گذرا
[گذشته: picked up]
بلند کردن برداشتن
to pick something/somebody up
چیزی را برداشتن/کسی را بلند کردن
1. I picked up the kids' clothes that were lying on the floor.
1. من لباسهای بچهها را که روی زمین افتاده بود، برداشتم.
2. If the baby starts to cry, pick her up and rock her.
2. اگر بچه شروع به گریه کرد، بلندش کن و تکانش بده.
◽️به دنبال رفتن آوردن، برگرداندن
to pick somebody up
به دنبال کسی رفتن
I'll pick you up at five.
ساعت پنج به دنبالت میآیم.
to pick somebody up from someplace
کسی را از جایی آوردن
I have to pick the children up from school.
من باید بچهها را از مدرسه بیاورم
▬
🔸▬مدرسه مکالمه▬
🔸▬
🔸@Grammarzabanenglish🔸▬
🔸▬مدرسه مکالمه▬
🔸▬
🔸@Grammarzabanenglish