دربارۀ صرفِنظر
۱. وقتی از چیزی صرفِنظر میکنید، به آن توجه نمیکنید یا آن را در نظر نمیگیرید؛ چشمپوشی کردن؛ چشم پوشیدن:
مسئلۀ اصلی را در نظر بگیرید! از مسائلِ حاشیهای صرفِنظر کنید!
۲. وقتی از چیزی صرفِنظر میکنید، تصمیم میگیرید آن را انجام ندهید، یا دیگر نمیخواهید آن را به دست بیاورید یا داشتهباشید:
از مسافرت صرفِنظر کردیم.
ناچارم از سودِ معامله صرفِنظر کنم.
مصدرِ «صرف» در عربی چند معنی دارد که یکی از آنها «برگرداندن» است، یعنی سمت و سوی چیزی را تغییر دادن.
«نظر» هم یعنی نگاه.
اصطلاحِ «صرفِنظر» از عربی گرفته شدهاست. در عربی میگویند «صَرَفَ النّظَرَ عَنهُ»؛ یعنی نگاهش را از آن چیز برگرداند و از آن چیز چشمپوشی/ صرفِنظر کرد.
وقتی از چیزی صرفِنظر میکنید، انگار نگاهتان را از آن برمیگردانید و دیگر به آن نگاه نمیکنید. مثلاً من چند لحظه به پنجره نظر میکنم، سپس از پنجره صرفِنظر و به سقف نگاه میکنم.
تعبیرِ «چشمپوشی کردن» هم نظیرِ همین مفهوم است؛ انگار چشمتان را میبندید و دیگر به آن چیز نگاه نمیکنید.
#واژهشناسی