نقش دین در تاریخ ایران
از دیرگاهی رهبران آیین های گوناگون برای بدست آوردن قدرت و شرکت در حکومت با پادشاهان رقابت کرده اند و در بسیاری از موارد وقتی قدرت آنها زیاد می شد ، پادشاهان ناچار بودند با اقلیت های مذهبی برای کم کردن قدرت آنان نزدیک شوند.
در زمان ساسانیان ، وقتی شاهپور اول، قدرت زرتشتیان را برای خود تهدیدی به شمار آورد با مانی همدست شد و دست آخر نیروی آخوندهای ساسانی بر شاهپور پیروز شدند و شاهپور را از کار برکنار کردند، #قباد پادشاه ساسانی با مزدکیان از در آشتی دز آمد و آنان را نیرو بخشید که دوباره موبدان او را سرنگون و انو شیروان را به شاهی برگزیدند.
پس از یورش تازیان به ایران و تحمل کردن اسلام وسیله عمر برای ۷ قرن ایرانیان زیر یوغ خلفای اموی و عباسی در آمدند و با یورش مغولها ، فرمانروایی خلفای عباسی در زمان هلاکوخان به پایان رسید .
پس از فروپاشی خلفای عرب در گوشه و کنار ایران، امپراطوری عثمانی که میخواست تمام کشورهای اسلامی را در خود ببلعد ،ابتکاری انجام داد که ما ایرانی ها ، مسلمان شیعه هستیم ، و این دین من در آوردی شیعه را از اشعریان زمان خلفای راشدین و خوارج معنزله و بسیاری گروههای انشعابی از اسلام الهام گرفت و ضمن جنگ های فرسایشی با عثمانی ها ، یک جنگ واقعی مذهبی برعلیه سنی هایی که اکثریت جمعیت ایران را در آن زمان داشتند آغاز کردند.
اگر چه از صفویان با وجود اهمیتی که در آن زمان برای تجدید قدرت ایران و به وجود آوردن کشوری که امروز نامش ایران است در تاریخ به نیکی یاد شده است، اما به خاطر براه انداختن جنگ بین شیعه و سنی و رسمی کردن شیعه به عنوان دین رسمی ایران برای خود نام بدی بجای گذاشت .
اما این قدرت روز افزون آخوندهای صفوی به بهای از بین رفتن خودشان شد و در حالی که افغان هایی که جزو کشور ایران بودند و محمود افغان سر به شورش گذاشت و برای سرنگونی شاه سلطان حسین به اصفهان لشکر کشید . آخوندهای دربار او را به دعاها و رمل و اصطرلاب ها دلخوش می کردند و هیچ دفاعی .
#دکتر_دانا_شیرازی