نام شاعر:
#محمدجواد_بوستانی#مثنوییک شبی مجنون نمازش را که خواند،
گفت: لیلایم چرا با من نماند؟
گفت: یا رب از فراقش در همم،
فکر میکردم پس از او محکمم!
خوب و بد را من سپردم دست تو،
گفتمش خواهی بمان, خواهی برو
تا که او رفت این دلم بی تاب شد،
از فراقش چشم من بی خواب شد
گرچه او میگفت: یاد من نباش،
زهر هجران را به قلب خود مپاش
من ولی هر لحظه بدتر میشدم،
از فراقش زار و مضطر میشدم
گرچه یک دنیا دل من عاشقست،
گفتم این دوری صلاح خالقست
سعی کردم تا شوم از او جدا،
قلب خود را هم سپردم با خدا
گویم ای دل خستگان ای عاشقان،
عاشقی یک امتحانست امتحان
یا رب این دل را ز لیلا دور کن،
آنچه خود خواهی برایش جور کن.
از کتاب
#یلداتر_از_یلدا (مجموعه ی شعر و نثر عاشقانه)
نشر:
#نوآوران_دانش تابستان ۱۴۰۲،
,
🆔 @mj_boostani