مقداد از کوچه بنی هاشم می گذشت که
#او (ملعون) ، سد راه
او شد.
به مقداد گفت: از کجا می آیی؟
مقداد جواب داد : از خانه ی مولایم
#امیرالمؤمنین (علیه السلام)،دیشب فاطمه سلام الله علیها را دفن نمودیم
او (لعنت الله علیه) تا این سخن را شنید یک سیلی محکم به مقداد زد و مقداد نقش زمین شد و شروع کرد به گریه کردن…
او(ملعون) مضحکانه گفت : درد داشت که گریه میکنی؟
مقداد جواب داد : گریه من به خاطر سیلی خوردنم نیست، به خاطر این است که با این دست سنگین، دختر
#رسول_خدا صلی الله علیه و آله و سلم را سیلی زدی.
حالا احساس سیلی خوردن
#فاطمه (سلام الله علیها) را حس میکنم….
📖بحارالانوار،جلد 43
@karimegharib