دانشجو، آفرینش، کنش «علیه وضعیت»
بازنمایی واقعیت موجود فضای آکادمیک بسیار ترسناک به نظر میرسد.
دانشگاه امروز یک دبیرستان جذاب به حساب میآید که از هرگونه کنش مثمرِثمر تهی است.
روز دانشجو با مناسبت تاریخی خود هیچ نسبت و گرایشی ندارد. 16 آذر بیش از اینکه یادوارهای باشد برای کنش ضد استعماری دانشجوی ایرانی، یک استهزا است.
دانشگاه نه تنها هیچ ارتباطی با این مناسبت ندارد، بلکه تبریکها و تخفیفها و بنرها و ...به این انفعال شخصیتی و برخورد مد گونه و مصرفی بیشتر دامن میزند.
دانشجوی امروز نه تعریف مشخصی برای بودنش در این فضا دارد، نه میتواند از این تجربه زیسته برای خود یک هویت منحصر به فرد داشته باشد.
خود مسئله تخصص و نظریهمندی و تکنولوژی که دلالت دانشگاه در جامعه را تعیین میکند، براساس کنشمندی، آفرینش و صناعت برای یک جامعه سالم و پیشرو، شناخته میشود.
این تعاریف برای جامعهای که ما در آن زیست میکنیم، پوزخند تلخی به همراه دارد که عقل سلیم اجتماع حاضر، آن را پس میزند.
حال دانشگاه خوب نیست. نه استاد و عضو هیئت علمی و نه دانشجو به کنشمندی لازم برای بروز خود دسترسی ندارند. دانشگاه امروز بیشتر شبیه مهد کودکی برای جوانان در دهه بیست زندگیشان است تا در توهم واحدهای درسی و جزوهها و مدرکها از مواجهه با واقعیت اجتماعی خود بر حذر باشند.
تا حد زیادی میتوان معادل تاریخی آن را در خانقاههای بنگ زده و بیفعل عصر خوارزمشاه و عصر صفوی جستجوکرد.
و هر چه بر افیون این فضای آکادمیک افزوده میشود، بیگانگی افراد درون آن با خود و با آنچه در بیرون از درهای دانشگاه منتظرشان است، بیشتر میشود.
این سواد نسبتی با نظام شهروندی ندارد. این فضا یک برون رفت و یک محل گریز برای مهار فشار جمعیت و تورم و بیکاری و سایر است.
و این گونه است که حتی اگر فردی در دانشگاه (اعم از اساتید و دانشجویان) از دلالت حضور خود و موقعیتاش درک مشخص داشته باشد، جز مهاجرت، چشم انداز روشنی نخواهد دید. این مسئله ترسناکی است که پیشاپیش نیز رخ داده است.
دانشجوی امروز برای تثبیت اعتبار و هویت خود چارهای جز فردیت و کنشمندی در دایره زیستی خود ندارد.
و از این منظر، فعالین دانشجویی سربههوا که عمدتا از به نحو احسن گذراندنِ واحدهای درسی خود باز میمانند، یا آنها که با تمام توان و انرژی در حال تعمق در تخصص خود و گرفتن مدرک زبان هستند، تنها چراغهای روشن برای شناساندن هویت دانشجو میباشند.
روز دانشجو گرامی باد.
وحید خادمی