خنده روی آب
بیژن الهی
و آب که با حرکت کشتی امکان میداد،
از حرکت کشتی به شتک
شیشههای کاژه را میپوشاند:
نمیشد از تو
بیرون را دید، تنها میشد
حسی از حرکت داشت، حسی از حرکت
به عقب یا به جلو
چه فرق داشت؟
مرگ!
خیلی از پیری مردند ولی میشد
از جوانی هم مرد.
—جوانیها