View in Telegram
ری‌ را
احمد شاملو
ری‌را... صدا می‌آید امشب از پشت «کاچ» که بند آب برق سیاه تابش تصویری از خراب در چشم می‌کشاند. گویا کسی‌ست که می‌خواند… اما صدای آدمی این نیست. با نظم هوش‌ربایی من آوازهای آدمیان را شنیده‌ام در گردش شبانی سنگین؛ ز اندوه‌های من سنگین‌تر. و آوازهای آدمیان را یک‌سر من دارم از بر. یک شب درون قایق دل‌تنگ خواندند آن‌چنان که من هنوز هیبت دریا را در خواب می بینم. ری‌را… ری‌را… دارد هوا که بخواند در این شب سیا او نیست با خودش. او رفته با صدایش اما خواندن نمی‌تواند شاعر: نیما یوشیج
Telegram Center
Telegram Center
Channel