وگفت: رضا بر دو قسم بود ؛ رضا بدو ، و رضا از او.
وگفت: ایمان ، تصدیقِ دل است.
وگفت: اِرادت ، رنجِ دائم است و ترکِ راحت.
و گفت : وصلت ؛ آن است که به محبوب ، اتّصال پدید آید از جمله ی چیزها ، و غیبت افتد از جمله ی چیزها.
و گفت : اِنبساط ،برخاستنِ احتشام است در وقتِ سوال.
و گفت : ریاضت ، شکستنِ نفس است به خدمت و منع کردنِ نفس است از فترت در خدمت.
و گفت : قناعت ، طلب ناکردن است آن را که در دستِ تو نیست ، و بی نیاز شدن از آنچه در دستِ تو است.
و گفت : اندوه ، تن را باز دارد از طَرَب.
و گفت: رَجا ، شاد شدن بُوَد به وجودِ وصالِ او.
شیخ فریدالدین عطارنیشابوری
تذکرة الاولیاء