ای عشق تو کشته عارف و عامی را
سودای تو گم کرده نکو نامی را
ذوق لب میگون تو آورده برون
از صومعه بایزید بسطامی را
این رباعی به بایزید بسطامی ( متوفی ۲۶۱ ه ق )
منسوب است ( مجمع الفصحا ) چاپ دکتر مظاهر
مصفا ج ۱ ص ۱۳۳ ، ریاض العارفین چاپ مهر
علی گرگانی ص ۳۳ ) اما همین رباعی در ديوان
خاقانی تصحیح علی عبدالرسولی ( ص ۸۹۳ ) به
این شکل نقل شده است :
عشق تو بکشت عالم و عامی را
زلف تو برانداخت نکو نامی را
چشم سیه مست تو بیرون آورد
از صومعه بایزید بسطامی را
و در هیچ یک از نسخ خطی دیوان خاقانی وجود
ندارد .
ضمنا با اینکه هدایت در مجمع الفصحا دو رباعی
دیگر نیز به بایزید بسطامی نسبت داده نظر
قطعی توان که رباعی مورد بحث باید از دیگری
باشد.
در لغت نامه ی دهخدا بیت دوم با " شوق لب "
آغاز می شود .
شرح حال و اقوال بایزید بسطامی در تذکره
الاولیاء عطار به تفصیل ذکر شده ( تذکره الاولیا
از روی چاپ نیکلسون با مقدمه محمد قزوینی
ص ۱۱۵- ۱۴۵) ، تصحیح دکتر محمد استعلامی
ص ۱۶۰- ۲۱۰) و باید توجه داشت که نخستین شعر
فارسی را به سال ۲۵۳ ه ق دانسته اند ، و ابتکار
رباعی را صاحب المعجم به رودکی( متوفی ۳۲۹
ه ق ) نسبت داده ، از طرف دیگر باید دانست که
بایزید بسطامی مطلقاً شعر فارسی نگفته است ..
دکتر سید ضیاء الدین سجادی
@forsatesabz