#برادران_بزرگمیانِ همهمه گُم کردهام صدایم را
شکوهِ سادگی و شور لحظههایم را
در این معاملهبازارِ هوشِ مصنوعی
فروختم همه هوشِ گرانبهایم را
شدم عروسکِ دستِ «
برادران بزرگ»
که بستهاند ز هر سمت دست و پایم را
فضای پوچِ مجازی - فضای تنهاییست
که لحظهلحظه رقم میزند فنایم را!
دوباره میشود آیا در این قلمروِ پوچ
به دست آورم اندیشهی رهایم را؟
تو ای قلمروِ جعلیاساسِ پوچپرست
به مشتِ خاک بَدَل کردهای طلایم را
و پشتِ صحنهی دنیا «
برادران بزرگ»
فسردهاند بقایای روشنایم را
زمانه آینهدارِ بهارِ مصنوعیست
که بسته است درِ باغِ دلگشایم را
خودم برای خودم گور میکَنم، آری
خودم برای خودم میدهم جزایم را
سکوت، فاصله، اندوه، انزوا، پوچی
گرفته روح و دل و ذهنِ نارسایم را
غزل! رسانهی من باش تا به گوشِ جهان
رسانم از دل این های و هو صدایم را!
#فردوس_اعظم| #غزل #برادران_بزرگ #1984
@firdavsiazam