View in Telegram
Forwarded from Lorn
می‌گویند جسمم را در حال عمل می‌بینند اما، منی در آن پوسته، نه. من، شاید همان پوسته‌ام که نمی‌دانم من، به راستی باز هم کجا رفته و این پوسته‌ی ماشین‌خو را به کاری دیگر گماشته. در حال گرفتن تاکسی‌ست و یا وسایل کوله‌پشتی‌اش را در اتوبوس سه صبح به سوی مقصدی دیگر بررسی می‌کند. حصارهای زمینی را از نو تعبیه و یا تیشه بر ریشه و بنیان سازه‌ای می‌نهد. سقفی را مرمت و یا دری را می‌شکند بر پاشنه. پوتین‌های آهنینی را به پا و یا میخ‌های سابق را می‌کند. به من صرفاً کارهایی را می‌سپارد که باید پیوسته به انجام رسند، چراکه نیاز است به هر رو انجام شوند و در نتیجه کمتر زمانی باقی می‌ماند برای نشخوارکردن افکار و احساسات و نوشتن آن‌چه ملموس نیست، اما به بیشترین میزان ممکن در هوا معلق است. تنها هنگام تناول و یا خواب جای حجمه‌ی خالی چیزی را حس می‌کنم و با جزء به جزء به سویی کشانده می‌شوم و قابل‌پیش‌بینانه مقاومت می‌کنم در برابر آن‌چه که می‌دانم چیست. در این زمان‌ها، ترس‌هایم را به تنهایی قورت می‌دهم و منتظر می‌مانم تا من بازگردد. تنها رویکردش هم سفت و سخت کردنِ حصارها، مشت‌ها و کفش‌هاست؛ که به سختی درصدد مبارزه‌اند، و ترمیم. ترمیم ضربت آن شب‌ها که گمان نمی‌کنی طلوعی انتظارشان را کشدُ درعین‌حال، با تصور وقوعش می‌غلتیدی درون چرخه‌ٔ بلعنده‌ای رعشه‌زا.
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily