مرا تو راحت جانی و من تو را نگران
گناه کیست که من با توام، تو با دگران
اگر بهشت بهایش تو را نداشتن است
جهنم است بهشتی که نیستی تو در آن
به جستوجوی تو در چشم خلق خیره شدم
غریبهاند برایم تمام رهگذران
نهان چگونه نگهدارمت ز چشم رقیب
چقدر راهزن اینجاست بین همسفران
عجب ز عشق که هر کس حکایتی دارد
از این گذازهء آتشفشانِ در فوران
خموش باش که با
دیگران نمیگویند
رموز تجربهء وحی را پیامبران
.
#فاضل_نظری |
#اکنون |
#دیگران📓 @fazelnazarii