View in Telegram
​​در ماه‌های گذشته یکی از همبستگی و اعتراضات مهم زنان که کمتر دیده شد، راهپیمایی زنان بلوچ پاکستان از ناحیه کیچ در نزدیکی مرز ایران تا اسلام‌آباد بود؛ تظاهرات چشمگیری که زنان بیش از ۹۰۰ مایل راه را طی کردند، هدف‌شان رسیدن به اسلام‌آباد و تجمع و چادر زدن جلوی درب ورودی «کلوب رسانه‌ها» در پایتخت بود. این تظاهرات زنان در اعتراض و دادخواهی برای ناپدیدشدگان و کشته‌شدگان بلوچ است که در سال‌های اخیر شمار آن‌ها از همیشه بیشتر شده است. آن‌ها مادران، خواهران و همسران مردانی‌اند که ناگهان روزی ربوده و ناپدید شدند، گاهی جنازه‌ای تحویل گرفتند و اغلب هیچ اطلاعی از سرنوشت عزیزشان ندارند. این حرکت و همبستگی را ماه‌رنگ بلوچ کلید زد؛ ماه‌رنگ بلوچ زن جوان ۳۰ ساله‌ای است که فعالیت حقوق بشری را از دوران دانشجویی و فعالیت در اتحادیه دانشجویان آغاز کرد. پدرش که کارگر بود،در راه بیمارستان که به همسر مریض خود سر بزند، به به دست نیروهای امنیتی پاکستان ربوده شد. دو سال بعد جنازه‌ی پدرش در حالی که سراسر بدن‌اش آثار شکنجه بود، بالاخره به آن‌ها تحویل داده شد. ماه‌رنگ بلوچ از همان ۱۶ سالگی اعتراض و فعالیت علیه ظلمی را که بر پدرش رفت، شروع کرد. شش سال بعد برادرش نیز به دست نیروهای امنیتی ربوده شد و تا ۳ ماه بعد که او را رها کردند، خانواده هیچ اطلاعی از وضعیت او نداشت. سازمان غیردولتی «صدای بلوچ» در دو دهه‌ی اخیر نزدیک به ۷ هزار مورد ناپدیدشدگان قهری را ثبت کرده است و آمار واقعی می‌تواند از این هم بیشتر باشد. فعالان بلوچ می‌گویند هرکسی و اغلب مردان به راحتی بدون هیچ ادله‌ای به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» یا «مشکوک به فعالیت ضد دولتی» بازداشت یا ربوده و در بی‌قانونی سیستم قضایی برای بلوچ‌ها ناپدید می‌شود. پیش از این اغلب جنازه چند ماه بعد در حاشیه‌ی جاده‌ای پیدا می‌شد، حالا اما بیشتر جنازه‌ها - اگر اصلا جنازه‌ای پیدا شود- در مناطق مرزی پیدا می‌شود و مقامات امنیتی مدعی می‌شوند که فرد «تروریستی» در حال عملیات تروریستی در مرز بود که به ضرب گلوله کشته شد. برای بسیاری از زنان این راهپیمایی طولانی، این اولین تجربه‌ی هرگونه فعالیت سیاسی و فعالیت در خارج از چهاردیواری خانه بود. بلوچستان پاکستان با مردسالاری ریشه‌دار و تمام محدودیت‌ها و سرکوب‌های عرفی و سنتی و مذهبی علیه زنان روبرو است. تمام اعتراضات کوچک پیش از این علیه ظلم دستگاه‌های امنیتی دولتی، به دست مردان شروع شده و اکثر تظاهرات‌کنندگان مردان بودند. این اولین‌بار بود که تظاهراتی به دست زنان و با حضور زنان و بچه‌هایشان شروع شد و از این منظر بسیار قابل توجه است. در طول مسیر طولانی راهپیمایی، زنان با انواع آزار و اذیت‌ها از سوی مقامات امنیتی مواجه شدند: از کتک خوردن گرفته تا بستن کامل مسیر راهپیمایی، از پاره کردن و جمع‌آوری چادرهایشان تا انواع تهمت‌ها و ناسزاهای جنسیتی و … مواجه شدند. وقتی بالاخره به مرز اسلام‌آباد رسیدند، پلیس از ورود آن‌ها به شهر جلوگیری کرد و با باتوم به جان‌شان افتاد. بعضی از زنان و بچه‌ها توانستند خودشان را به «کلوب رسانه‌ها» برسانند و کمپ بزنند. صدها فمینیست، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در پایتخت در اعلام همبستگی به کمپ آن‌ها پیوستند. عمران ریاض، خبرنگار مشهور پاکستان که خود در سال ۲۰۲۳ برای ۵ ماه بعد از انتقاد علیه دولت ربوده و ناپدید شده بود و تنها در اثر فشارهای بسیار بین‌المللی آزاد شد، به کمپ زنان بلوچ معترض پیوست. رسانه‌های جریان‌اصلی پاکستان به دستور دولت اخبار تظاهرات عظیم زنان را تا بتوانند پوشش نمی‌دهند و آن‌ها را با الفاظ «عناصر مخرب ضد دولت» معرفی می‌کنند. فعالیت سیاسی در بلوچستان پاکستان تا پیش از این همیشه در چنبره مردان و قبیله‌گرایی بود و بس. این اولین‌بار است که نه تنها اکثر معترضین زنان‌اند و بسیار خلاقانه عمل می‌کنند، بلکه تمام حرکت به دست زنان شروع و هماهنگ شده است و از قبیله‌گرایی عبور کردند. آن‌ها با رسانه‌های بین‌المللی مصاحبه می‌کنند، خواهان عدالت و عدالت‌خانه‌اند و صدای نوینی در مبارزه‌ی سیاسی در پاکستان مردسالار. @FarnazSeifi
Telegram Center
Telegram Center
Channel