فرین‌آنلاین

#شبیه
Channel
Logo of the Telegram channel فرین‌آنلاین
@farinonlinePromote
458
subscribers
32.4K
photos
2K
videos
16.7K
links
خبری دِه به من ای باد که جانان چون است...
🔰 #پزشکیان: به چه #حقی با کسانی که #شبیه شما نیستند #برخورد می‌کنید...؟

#فرین‌آنلاین
╭─┅═ঈ🔻ঈ═┅─╮
🆔   @farinonline                             
╰─┅═ঈ🔺ঈ═┅─╯
🔴 ۸ #عمل جراحی #زن ۴۲ ساله برای #شبیه شدن به #ملانیا_ترامپ...

🆔 @farinnews

🔹یک زن ۴۲ ساله برای تبدیل شدن به ملانیا ترامپ حاضر شد در یک روز ۶ عمل جراحی انجام دهد.
🔹روزنامه دیلی‌میل در خبری در این‌باره نوشت: کلودیا سییرا، برای رسیدن به آرزویش و تبدیل شدن به شکل ملانیا ترامپ حاضر شده است ۶ عمل جراحی زیبایی را طی یک روز و دو عمل جراحی دیگر را که مدت انجام آن طولانی‌تر است در روزهای بعد انجام دهد.
🔹به گفته پزشکان، شکل بینی، پلک‌ها و گونه‌های این زن به شکل متمرکز تغییر می‌کند و در چند جای دیگر صورت او نیز بوتاکس تزریق می‌شود.
🔹سییرا اعلام کرد می‌خواهم این احساس را پیدا کنم که زن شماره یک ایالات متحده هستم، این برای من راز قدرت است و می‌خواهم شبیه او شوم.
🔹این زن اهل تگزاس نگفت بعد از خروج ملانیا از کاخ سفید چگونه این احساس را در خود حفظ خواهد کرد؟

#فرین‌نیوز
🆔 @farinnews
🔴 #مجلس آینده #شبیه مجلس #هفتم، هشتم و نهم #خواهد بود؛

🔻 #بدنه حامی #اصلاح‌طلبان در #انتخابات شرکت #نمی‌کند...

#فرین‌نیوز

🔹صادق زيباكلام، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت:

🔸کسر قابل‌توجهی از رأی‌دهندگان که در انتخابات آینده پای صندوق رأی می‌روند همان ۱۶ میلیونی هستند که در سطح کشور و در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دوازدهم به آقای رئیسی رأی دادند.

🔸باتوجه به شرایط فعلی، آن بدنه‌ی اجتماعی‌ هم که ممکن است اگر به‌پای صندوق برود به اصلاح‌طلبان رأی بدهد،‌ پای صندوق نمی‌رود.

🔸بنابر این نامزدهای اصول‌گرایان اعم از تندرو، کندرو و میانه‌رو در تهران و سایر استان‌ها با آرای خیلی کمی وارد مجلس یازدهم خواهند شد. /اعتمادآنلاين

https://t.me/joinchat/AAAAADy_6ehyd92quOfmFw
Forwarded from اتچ بات
⚫️ #عکس‌ آخری که #شبیه عکس #آخر نیست!

#فرین‌نیوز
@farinnews

سهند ایرانمهر، در یادداشتی نوشت:

▪️حسین رستمی تقی‌دیزج، اهل استان اردبیل و ساکن ملارد امروز قبل از پرواز هواپیمای تهران به یاسوج آخرین عکس سلفی را گرفته و برای همسرش ارسال کرده است.

▪️به عکس نگاه می‌کنم.
«نصرت رحمانی» زمانی سرود:

بنگر چگونه دست تکان می‌دهم
گویی مرا برای وداع آفریده‌اند

◽️دست در این عکس اما هیچ نسبتی با وداع ندارد. این چهره حتا مثل چهره‌های نصب شده بر حجله‌های قدیم نیست.

◽️آن چهره‌ها آن‌قدر به چهره کسی که رفته شبیه بود که انگاری متوفی به عکاس گفته است که عکس را :«فلان حالت» بگیرد که بیشتر دل صاحب عزا را به درد بیاورد. آن عکس‌ها، همه‌شان چهره‌های رفتن بود.

◽️این چهره اما چهره رفتن نیست. شبیه چهره تک‌تک ماست. شبیه چهره‌های عادی و تکثیر شده که هر روز به‌هم می‌رسند، سلام و به دیگری از روزمرگی شکایت می‌کنند.

◽️چهره‌ای شبیه من، شبیه شما، چهره خسته از خبر سانچی، خبر آلودگی هوا، اختلاس و‌ گاهی هم خندان از فلان توییت یا کانال مسخره که بدمصب خیلی خنده‌دار است.

◽️این آشناترین چهره یک غریبه است. یکی از همان عکس‌ها که در روزگار زوال مناسک عکس گرفتن، فراموشی آیین لباس نو در حیاط و کنار گلدان ایستادن و قدسیت دوربین و عکاس، با یک چلیک دوربین موبایل، بی‌هیچ هیجانی می‌گیری و send می‌کنی کیلومترها آن‌سوتر.

◽️این چهره برای من تداعی همه هیجانات از یاد رفته‌ای است که زمانی جایش را هیجان سوارشدن، هیجان عکس گرفتن، هیجان نامه نوشتن، هیجان انتظار برای نامه و خبر و هزاران هیجان دیگر می‌گرفت. این عکس، روایت زندگی هر روزه ماست. تقلیل همه چیز به خبر و زندگی به تکراری کسالت‌بار.

◽️خدا بیامرزد حسین رستمی را. نمی‌دانم بیرون از این قاب چگونه بوده است. درون این قاب برای من آشناست. تداعی زندگی که همه ما تجربه‌اش می‌کنیم.

◽️عکسی با همان حالت صورتی که همه‌مان برخلاف عکس خاطره‌ساز و یگانه و به غایت آیین‌مند پدران و مادران‌مان، می‌گیریم. عکس‌های سلفی، عکس‌هایی برای چاپ نشدن که در کادر هبچ آلبومی جا نمی‌گیرند و کمی بعد از حافظه فول دستگاه حذف می‌شوند.

◽️این همه رخوت، این همه عادی بودن و کادر ساده عکس که نشان از روزمرگی می‌دادند حالا که آن آدم‌ها نیستند، انگاری بر سرمان فریاد می‌زنند که ما سرشار از واقعه‌ایم، سرشار از خبر، سرشار از هیجان اما نه وقتی که زندگی را در مقیاس روزهایی که سپری می‌کنید، بسنجید بلکه وقتی که آن‌را در ترازویی بسنجید که‌ شاهین اجل، در میان آن ایستاده باشد.

◽️خیلی‌ها را دیده‌ام که آرزوی مرگ می‌کنند. خیلی‌ها را که از رخوت و رنج‌ می‌گویند. دروغ چرا؟ خودم، گاهی.
این همه خمیازه در لباس عادت اما از آن روست که مرگ را هم «خبر» کرده‌ایم. چیزی که داغ می‌شود، لایک و دیسلایک می‌خورد و بعد ادامه ماجرا.

◽️ماجرایی اما نیست. مرگ، زندگی دیگری هم اگر باشد این زندگی نیست. این دانستن و ندانستن، این درهم پیچیده شدن شادی و غم، تلخی و شیرینی، کشف و تجربه، بوها، حس‌ها، عشق‌ها، نفرت‌ها. این‌جاست که مرگ به زندگی درخشش می‌دهد. سیخونکی به آدم می‌زند بابت این همه هیجان و لذت که عادت، پنهان‌شان کرده.

◽️فکر کنیم مسافر این هواپیما بودیم، نه مثل سرگشتگان سریال لاست میان دو جهان، مثل یک مسافر خوش‌شانس. زمان به عقب بر می‌گشت. عقبگرد چشم آفتاب‌پرستی شاید نه خبر از رادیواکتیو که خبر از ریسک‌پذیری هواپیمای سالخورده ۲۵ ساله می‌داد و پروازی صورت نمی‌گرفت. ما زنده می‌ماندیم. مرگ قی می‌کرد. ما زنده می‌ماندیم.

◽️تصور کن، بازگشت به زندگی از لبه مرگ، چقدر زنده بودن را مغتنم می‌کرد. چه بوسه‌ها که نستانده بودیم، چه خنده‌ها که نکرده بودیم و چه حرف‌های لطیف که نزده بودیم و چه فراموش‌ شده‌ها و نادیدنی‌ها که به یادمان می‌آمد و به چشم‌مان، حالا یقیناً همه‌ی آن‌ها را که با خمیازه‌ای یا آدمکی در تلگرام فاکتور گرفته بودیم، همه چیزهای هیجان‌زدا شده‌ی زندگی، برای‌مان معنا داشت.

◽️یاد همه‌ی مسافران زنده‌ی دیشب که حالا رفته‌اند، جاودان اما من مطمئنم که اگر مرگ چنین رافتی داشت، عکس‌های آخر شبیه عکس‌های رفتن بود. عکس‌های آخر، معلوم بود عکس آخر است و مرز میان معجزه زندگی و حقیقت مرگ.

◽️فردا را جور دیگری ببینید، فکر کنید مردگان پس‌فردایید که فرصت دوباره یافته‌اید، بعد برای یکی از هزاران چیزی که حالا فقط باعث خمیازه است و اوج اهمیتش می‌شود یک سلفی، نیمی از فردا را هزینه کنید. مطمئنم عکس‌هایتان، حتا سلفی‌ها، شکل عکس‌های خاطره‌انگیز قدیمی‌ها می‌شود. شکل آن عکس‌ها که غنای زندگی را به رخ مرگ می‌کشد.

https://t.me/joinchat/AAAAADy_6ehyd92quOfmFw