🔰 #مدیریت_بحران؛
🔻از
#زلزله_کرمانشاه تا
#سیل_گلستان...
#فریننیوز 🆔 @farinnews🔹سیدعلاالدین حیدری در یادداشتی نوشت:
🔸سیلِ گلستان بار دیگر افکار عمومی را متوجه مدیریت بحران در کشور کرد.
مقایسه مدیریت دو بحران اخیرِ کشور (
زلزله کرمانشاه و سیل گلستان) میتواند آسیبشناسی واقع بینانهای از مدیریت بحران را نمایش داده و ما را به سمتِ یک قضاوت منصفانه سوق دهد.
🔸زلزله و سیل دو حادثه بحرانساز، اما متفاوت از هم میباشند، بهنحوی که پیشبینی در
زلزله وجاهت علمی نداشته و ناگهانی و کاملاً غافلگیرانه است اما در سیل تا حدودی و حتا چندروز قبل از بروز حادثه قابل پیشبینی بوده و در صورت مدیریت صحیح، میتوان مانع از تبدیل آن به بحران گردید.
🔸در
زلزله سرعت بروز خسارت و شدت تخریب بسیار سریعتر و عمق تخریبها به مراتب بیشتر است و در کمتر از یک دقیقه تمام اثرات مخرب خود را برجای میگذارد، اما در سیل سرعت تخریب و وسعت و شدت تخریب آرامتر و مرحله به مرحله انجام میگیرد.
در نتیجه
زلزله خود بهخود بحران است ولی سیل میتواند مهار و یا مدیریت شود که به بحران تبدیل نشود.
🔸زلزله کرمانشاه با وسعت تخریب ۱۰ شهرستان و ۱۹۳۲ روستا با تخریب و خسارت به قریب ۱۴۰ هزار واحد مسکونی، تجاری و اقتصادی یکی از مخربترین
زلزلههای یکصد سال گذشته کشور بوده است.
در مقایسه این دو حادثه طبیعی میتوان گفت که
زلزله کرمانشاه خود بهخود یک بحران بود اما سیل گلستان میتوانست منتج به بحران نگردد.
🔸در بحرانهای اینچنینی نقش مدیریت بحران بسیار مهم و موثر است.
مدیریت قوی و هوشمندانه میتواند؛
الف_ آسیبهای اولیه را در مرحله امداد و نجات به حداقل کاهش داده و از بروز آسیبهای بیشتر بکاهد یعنی کاری که در
زلزله کرمانشاه با مدیریت صحیح انجام شد.
کمتر از ۱۵ ساعت تمام مراحل امداد و نجات انجام و با کمترین تلفات بعد از وقوع
زلزله کار به اتمام رسید، اما در گلستان هنوز مدیران به جمعبندی مدیریتی نرسیدهاند و این همان خلاء مدیریت بحران گلستان است که باید سریع رفع گردد.
🔸در
زلزله کرمانشاه استاندار در اسرع وقت و بدون اتلافِ زمان شخصاً مدیریت بحران را بهعهده گرفت و توانست بر بحران اِشراف یابد، در حالیکه در سیل گلستان هنوز تکلیف مدیریت بحرانِ سیل که میتوانست یک بحران نباشد، مشخص نشده است.
اینکه استاندار در مسافرت است و به محل مسئولیت خود مراجعه نکرده است نشان از بحرانِ مدیریت، نه مدیریتِ بحران دارد.
🔸در
زلزله کرمانشاه، بازوند بر بحران مدیریت کرد نه اینکه در بحران مدیریت کند. بنده از نزدیک شاهد بودم که ایشان بهرغم تمام فشارهای کاری و سنگینی بحران، خود میداندار و مانند فرماندهای مقتدر بر بحران
زلزله مدیریت میکرد.
در بحران
زلزله ما شاهد اقتدار مدیریتی بودیم بهنحوی که بهرغم حضور عالیترین مقامات کشوری و لشکری هیچگاه ضعف و یا وادادگی مدیریتی را از مدیریت ارشد استان ندیدیم و خود سکاندار مدیریت بحران ماندند.
🔸مدیری که خود در بحران بماند بهناچار دچار بیبرنامگی و ضعف تصمیمگیریها میشود و همین موجب تشدید آسیبهای ناشی از بحران میباشد.
حضور میانگین هر سه روز یکبار در مناطق
زلزلهزده توسط استاندار و مدیریت میدانی از جمله تفاوتهای مدیریت بحرانهای
زلزله و سیل اخیر هستند.
در
زلزله کرمانشاه، ما شاهد یک همدلی و یکدلی مثال زدنی مابین استاندار و مردم هستیم.
🔸در جریان
زلزله کرمانشاه مدیریتِ استانیِ بحران تسهیلگر مدیریت کلان بودند نه اینکه خود سربارِ مدیریتِ کلانِ کشوری بشوند و در واقع بحران اندر بحران بسازند.
بحران مدیریت در گلستان خود موجب بروز مشکلات بیشتری برای مردم شده است، دقیقاً در تضاد با مدیریت عالی بحران در
زلزله کرمانشاه است.
🔸یکی دیگر از نقاط قوت مدیریت بحران
زلزله کرمانشاه این بود که ایشان سطح مدیریت
زلزله را بالاتر از
زلزلههای دیگر برده و از مدیریت صِرفِ بحران عبور و
زلزله را تبدیل به فرصتی برای تقویت زیرساختها، استحکام و قوام سازهها، روانه نمودن سیلِ اعتبارات بهسوی مناطق
زلزلهزده کرد.
بحران سیل گلستان فرصتی بهدست داد تا بار دیگر نقش مدیریت برجسته بازوند را در
کرمانشاه بازخوانی کرده و افکار عمومی را به قضاوتی منصفانه معطوف نمائیم.
https://t.me/joinchat/AAAAADy_6ehyd92quOfmFw