🔴 #كليد اصلی
#رشد اقتصادی در
#لهستان؛
🔻 #اقتصاد فرسودهی
#ایران هم
#میتواند، فقط
#جسارت میخواهد...
❗️#فریننیوز @farinnews🔸اقتصاد کشور لهستان پس از ۴۵ سال تحت سلطه کمونیسم تقریباً فرو پاشیده بود و تورم آن به ۶۴۵ درصد رسیده و خیلی از شرکتها و کارخانجات دولتی بسیار بیبازده و از نظر تکنولوژی روز عقبمانده و زیانده بودند.
🔸طرح موسوم به Balcerowicz که در لهستان دهه ۹۰ میلادی پس از فروپاشی بلوک شرق- که لهستان نیز بخشی از آن بود- به اجرا درآمد طرحی بسیار جسورانه بود که توسط وزیر اقتصاد لهستان «لچک بالچروویتس» طرحریزی و اجرا شد.
🔸از بندهای مهم این طرح بسیار جسورانه اقتصادی که اقتصاد ایران نیز نیاز مبرم به آن دارد تعدیل گسترده کارکنان شرکتها و ادارات دولتی و توقف افزایش سالیانه حقوق و دستمزد بود.
🔸البته برای جلوگیری از تبعات گسترده اجتماعی چنین طرحی مقرر شد کارگران و کارکنان شرکتها و اغلب ادارات دولتی با دریافت پایه حقوق حداقلی خانهنشین شوند و مادامی که برای خود شغلی در چرخه تولید پیدا نکردهاند مقرری محدودی از دولت دریافت کنند.
🔸در واقع دولت با پذیرش ریسک، نگاه اشتغالزایی به شغلهای غیرضروری دولتی را با تعدیل گسترده نیروی کار حذف کرد و دولت را بسیار کوچک و در عین حال کارآمد نمود.
🔸افراد زیادی که بیکار شده بودند اما مستمری از دولت دریافت میکردند به تدریج جذب شغلهای مولد در بخش خصوصی شدند و دولت نیز مستمری آنها را قطع میکرد. دولت همچنان مصمم بود علاوه بر کاهش تعداد کارکنان هزینههای جاری شامل حاملهای انرژی را در سازمانها و کارخانههای دولتی که مصرف بالایی داشت، کم کند. بهطوری که برخی از ادارات دولتی با یک دهم کارکنان قبلی مجبور به کار بودند.
🔸در طی اجرای این طرح یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در ادارات و شرکتهای دولتی شغلهای غیرضروری خود را از دست دادند و دولت تصدیگری خود در اقتصاد را رها کرد.
فقط ۳ سال بعد از اجرای این طرح ۶۰۰ هزار شرکت خصوصی در لهستان تاسیس شدند و برای ۱/۵ نفر شغل ایجاد شد و افراد زیادی که تا قبل از آن در شرکتها و ادارات دولتی به کارهای غیرمولد و وقتگذرانی مشغول بودند وارد چرخه واقعی اقتصاد شدند.
🔸در نتیجهی این طرح در بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۰ اقتصاد لهستان به شکوفایی رسید و بالاترین نرخ رشد اقتصادی در شرق اروپا را از آن خود کرد.
هم اکنون اقتصاد لهستان با تولید ناخاص داخلی ۴۷۰ میلیارد دلار و سرانه تولید ناخالص ۱۲ هزار و ۴۰۰ دلار تقریباً ۳ برابر اقتصاد ایران تولید سرانه دارد.
🔸ایران با داشتن ۴ میلیون نفر کارمند و حقوقبگیر بخش دولتی جزو کشورهای بسیار پرهزینه از نظر هزینههای جاری است. این در حالی است که کشور ژاپن با ۱۲۷ میلیون نفر جمعیت معادل ۱/۵ برابر جمعیت ایران و اقتصاد سوم جهان فقط ۷۵۳ هزار نفر کارمند دارد که یکپنجم کارمندان ایران است.
🔸آمریکا با ۳۲۳ میلیون نفر جمعیت و اقتصاد ۱۸/۵ تریلیون دلاریاش فقط ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار کارمند دولتی دارد و جالب اینکه از این تعداد فقط یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر پلیس هستند.
🔸در کنار کوچک کردن دولت، کارآمد کردن کردن آن نیز ضروری است.
در ایران از تعداد ۴ میلیون حقوقبگیر دولت حدود ۹۰۰ نفر در سطح وزیر و معاون وزیر و ۱۲۴ هزار نفر مدیران ستادی و استانی و رؤسای ادارات و ۲۹۶ هزار نفر مدیران عملیاتی و ردههای پایینتر میباشند. متاسفانه اغلب مدیران فاقد دانش زبان خارجی و IT هستند که از ملزومات مدیریتی نوین میباشد!
🔸در اغلب کشورهای توسعه یافته دولتهای کوچک بسیار کارآمد هستند و آزمونهای موسوم به CSE برای استخدام در دولت برگزار میشود که آزمون بسیار بسیار سختی است و فقط نخبگان جامعه میتوانند در آن قبول شوند.
بنابراین راه را برای قبیلهگرایی و استخدام نورچشمیها میبندد! /دوبارهایران
https://t.me/joinchat/AAAAADy_6ehyd92quOfmFw