View in Telegram
بنوساسان - دزدان ایران باستان —— حوالی سال ۱۱۷۰ میلادی رو تو ذهنتون تصور کنید که رییس نگهبانای شب تو یکی از شهرای ایران بزرگ، با اون وسعت بزرگی که از نظر جغرافیایی داشت، داره تو کوچه پس کوچه‌های تاریک و خطرناک نگهبانی میده که یهو به دو سه نفر آدم مشکوک برمیخوره که دارن دم خونه یه تاجر پولدار می‌پلکن. نگهبان فورا افرادش رو خبر میکنه و دستور میده که جیب‌های این آدمای مشکوک رو بگردن. توی جیب خلافکارا یه شمع، یه دیلم، یه تیکه نون خشک، یه میخ آهنی، یه کیسه شن و یه لاکپشت زنده پیدا میکنن. اما بین تمام این چیزا نگهبان تنها با دیدن لاکپشت بی‌معطلی دستور بازداشت اونا رو میده.اما چرا؟ شاید برای ما الان خنده‌دار به نظر برسه، ولی لاکپشت یه ابزار مهم برای دزدای ایران قدیم بوده. کاری که اونا میکردن این بوده که اول دیوار گلی خونه هدف رو با میخ سوراخ میکردن و بعد لاکپشت رو از توی سوراخ میفرستادن داخل تا اینطوری خونه رو زیر نظر بگیرن. این اطلاعات رو ما از تاریخ‌نگاران اون دوره می‌دونیم و می‌دونیم که این دزدا عضو یه گروه از ولگردها و شاعران دوره‌گرد و خلافکاران حرفه‌ای بودن که رد پاشون تو دنیای زیرزمینی اسلام قرون وسطی پیدا میشه. به این گروه میگن بنو ساسان که حدود چند قرن فعال بودن. بنو ساسان با تاکتیک‌های خاص خودشون و زبان رمزی‌ای که باهاش صحبت میکردن، یه روی پنهان و زیر زمینی دوران طلایی تمدن اسلامی بودن که توی تعدادی از نوشته‌های به جا مونده از اون دوران، زندگی و اخلاق و روش‌ها‌شون توصیف شده و به دست ما رسیده. کلیفورد بازورث یه مورخ انگلیسیه که به طور خاص روی گروه بنو ساسان مطالعه کرده و میگه این ابزارهای متنوع دزدی اتفاقا کاربردهای خیلی دقیقی داشتن. ماجراشم اینطوریه که دزدا اول دیوار رو با میخ آهنی سوراخ میکردن، یه سوراخ به اندازه کله‌ی انسان، بعد یه تیکه پارچه به سر یه چوب میبستن و اون رو از تو سوراخ رد میکردن، چون اگه خود دزد سرشو تو سوراخ میکرد، ممکن بود صاحبخونه اون طرف دیوار با چوب دستی یا چماق یا شمشیر منتظرش باشه. دزد وقتی مطمئن میشد همه چی امن و امانه، یه شمع کوچیک رو روشن میکرده و روی پشت لاکپشت میچسبونده، بعد اون رو از سوراخ وارد خونه میکرده. وقتی لاکپشت آروم آروم تو خونه میچرخیده، با این کارش روی وسایل داخل خونه نور مینداخته و اینا میتونستن ببینن چی تو خونه‌س. بعدش دزد از کیسه شنی که همراهش بوده استفاده میکرده و مشت مشت از اون رو میریخته تو خونه، شاید برای اینکه ببینه کسی تو خونه متوجه حضورش میشه یا نه. و اگه صدایی نمیومد وارد خونه میشده و با خیال راحت دزدی میکرده. بعضی دزدا هم واسه اینکه صدای خودشون رو مخفی کنن یه تیکه نون خشک یا لوبیا رو بلند بلند می‌جویدن تا صاحبخونه فکر کنه این صدای گربه‌ست که داره موش میخوره. البته خیلی چیزا در مورد بنوساسان هنوزم مشخص و واضح نیست. دلیلشم اینه که دانش ما در مورد دنیای زیرزمینی دوره‌ی خلافت اسلامی فقط از چندتا منبع باقی‌مونده به دست اومده. مثلاً معلوم نیست که بنو ساسان اسم‌شون رو از کجا آوردن. منابع باقی‌مونده دو روایت متناقض رو ذکر می‌کنن. اولین روایت اینه که این خلافکارا پیرو یا «فرزندان» شخصی به اسم شیخ ساسان بودن که زمانی شاهزاده‌ای ایرانی بوده و بعد از اینکه حق و حقوق اشرافی‌اش رو میخورن، به زندگی دوره‌گردی رو میاره. روایت دوم اینه که این اسم از «ساسانی» گرفته شده، یعنی اسم سلسله‌ فرمانروایی قدیم ایران که عرب‌ها تو اواسط قرن هفتم نابودش کردن. طبق این نظریه، حکومت این فاتحان بیگانه باعث شد که خیلی از ایرانی‌ها به سطح طردشدگان و گدایان سقوط کنن و بعضیاشون مجبور میشن اینطوری امرارمعاش کنن (کتاب بازورث). البته هیچ راهی برای دونستن اینکه کدوم ‌یکی از این روایات درسته وجود نداره. تنها چیزی که میشه گفت اینه که اصطلاح «بنو ساسان» زمانی خیلی رایج بوده و برای توصیف مجرم‌هایی از هر نوع به کار می‌رفته و به نظر می‌رسه که بعضی‌ها هم به داشتن این لقب افتخار هم میکردن. بازورث عقیده داره که اعضای این گروه از اسلام و فرهنگ اسلامی به عنوان پوششی برای کاراشون استفاده میکردن. اونا ادعا میکردن که زاهد و عارف‌ان و کارای خارق‌العاده‌ای میتونن انجام بدن. اینا بسته به مخاطب‌شون داستانای مختلفی از مسیحیت یا یهودیت هم تعریف میکردن و براشون هم فرقی نمیکرد که از خلیفه‌ی اول تعریف کنن یا از خلیفه‌ی چهارم. مزه زبون طرف رو که می‌فهمیدن داستانشون رو تغییر میدادن. البته که بنو ‌ساسان از این نظر صرفا معادل شرقی کلاهبردارایی بودن که همیشه تو همه فرهنگ‌ها و زیر پرچم همه دینها وجود داشتن.
Telegram Center
Telegram Center
Channel