🔴حافظ یا محافظ قرآن، مسئله این نیست!
.....
.....
آقای مخبر دزفولی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرموده اند که تربیت ده ملیون حافظ قرآن را در برنامه خود دارند.
در باب رسالت و جایگاه حافظین قرآن در اسلام دانستن نکاتی بی زیان نیست.
🔵با آغاز بعثت رسول اکرم .ص. مسئله حراست از کلام الله در دو بعد لفظ و معنی، اهمیت فوق العاده ای یافت به نحوی که شخص پیامبر، افرادی از صحابه را مامور ثبت و ضبط آیات وحی نمودند.
این افراد آیات قرآن را به محض نزول، بر پاره های پوست یا کاغذ می نگاشتند و یا تحت اشراف پیامبر از حفظ می کردند و در مرحله بعد، به مردمی که مشتاق شنیدن صدای اسلام بودند عرضه می کردند آموزش می دادند.
از مشهورترین این افراد می توان به امام علی .ع. ، ابوموسی اشعری، زیدابن ثابت، مصعب ابن عمیر، عبدالله ابن مسعود، ابوذر غفاری، معاذ ابن جبل، عبدالله ابن عمر، نام برد، که هر کدام در علم تبلیغ و تفسیر نام آوران صدر اسلام بودند.
با گذشت زمان تاثیر گذاری این جریان که به «قُراء» مشهور شده و منرلت یافته بودند، در روی آوردن مردم به اسلام و تثبیت حکومت اسلامی به قدری حیاتی شد که مرگ یا شهادت هر کدام از آنان تمام مسلمین بخصوص نبی اکرم را به شدت متاثر می ساخت.
پس از رحلت پیامبر .ص. و جمع آوری قرآن نیز از نقش و جایگاه قاریان نه تنها کاسته نشد بلکه بنا بر تسلط آنان بر علم تفسیر و جایگاه و محبوبیت آنان نزد عامه مردم، بر اهمیت آنان افزوده گشت.
🔵قاریان که به حفظ و آموزش قرآن بسنده نمی کردند، تبدیل به یک جریان سیاسی
اجتماعی فعال شده بودند که در تمام شونات حکومتی برای خود حق اظهار نظر و فتوی و دخالت قائل بودند.
آنان در حقیقت خود را مکلف می دانستند که آیات و احکام قرآن را در امور اقتصادی و سیاسی جامعه تسری دهند و مراقبت نمایند تا حاکمان حکومت، قول و فعلی خلاف قرآن مرتکب نشوند و سیاستی خلاف کتاب الله اتخاذ نکنند.
اوج تاثیر گذاری این جریان قدرتمند
اجتماعی در زمان خلیفه سوم به اوج خود رسید به نحوی که اعتراضات آنان به روش و منش خلیفه وقت، سبب شکنجه، تبعید و شهادت برخی از آنان را فراهم آورد. اتفاقاتی که به بیداری مردم و آگاهی آنان از ظلم بنی امیه، منجر شد.
خلاصه کلام اینکه در اسلام هرگاه نام و نشانی از یک حافظ و قاری قرآن به میان می آمد، ما با یک
#مصلح_اجتماعی روبرو هستیم، انسانی که بیش از آنکه حافظ قران باشد، به عنوان محافظ آن شناخته می شد.
🔵حال این سابقه و سنت قاریان در اسلام را بگذارید کنار همین ده ملیون حافظی که آرمان جناب دزفولی برای ترویج فرهنگ قرآن است.
افرادی که قرار است کتاب خدا را حفظ کنند تا در بهترین حالت در جلسات و مراسمات از صوت آنها استفاده کنند و یا صرفا مایه تفاخز شخص حافظ را سبب گردد. ویا او را در شبکه قرآن بنشانند و مجری شماره صفحه را بگوید و حافظ هم فورا آیات صفحه مذکور را بخواند یا در به صورت عجیبی آیات را به صورت معکوس، یک در میان، از پایین به بالا، از سطر به زیل و ... تلاوت کرده و مردم هم برایش صلوات بفرستند و ته حلقی احسنت نثارش کنند و ذوق کنند که خدا را شکر چقدر فضای جامعه در نوای ملکوتی قرآن مستغرق است.
تربیت انسان هایی که قرآن را از شان
اجتماعی سیاسی بودنش خارج کرده و در حد یک زینت المجالس تقلیل می دهد چه فخر و مباهاتی دارد؟
به راستی اگر رسالت حافظ قرآن قرار نیست همان رسالتی باشد که پیامبر خدا برای متصور شدند، این کار چه لزومی دارد ؟ آن هم در زمانه ای که قرآن با چندین قاری جهانی مختلف، همراه با تفسیر و ... به صورت تکنولوژیک روی تمام تلفن های همراه قرار دارد و اساسا نیازی به حافظه انسانی برای ثبت و ضبط آیات قران نداریم؟
کشورهایی چون مالزی، مصر، اندولزی، عربستان سعودی، که در سرسپردگی به مستکبران و بردگی جهان خواران شهره تاریخ هستند، رتبه نخست تعداد حافظین و قاریان قرآن را به خود اختصاص داده اند، آیا نباید بین تربیت قرانی این ریزه خواران و این بندگان شیاطین، با تربیت انقلاب اسلامی تفاوتی باشد؟ تفاوت حافظین مصری و سنگاپوری با حافظین قرآن ایرانی چیست؟. فعلا که هیچ!
جامعه ای که در فساد طبقاتی، رانتخواری، قوم و خویش بازی و ... در حال فرو رفتن است و قاریان و حافظان قرآن در آن جزو ساکت ترین و همراه ترین انسان ها با وضع موجود هستند، آیا مطلوب قرآن و سنت پیامبر است؟
....
....
@khamenism