#مرگتجربههای نزدیک به مرگ (NDE) که برخی افراد در شرایط مرگ بالینی یا نزدیک به مرگ گزارش کردهاند، یکی از پدیدههای پیچیده و بحثبرانگیز در حوزه پزشکی، روانشناسی و فلسفه است. برخی از این تجربهها ویژگیهایی دارند که به لحاظ علمی و منطقی شگفتانگیز و دشوار برای تبیین هستند، و این موضوع بسیاری را به این فکر میاندازد که شاید نشانهای از وجود روح و حیات پس از مرگ باشد. در ادامه به چند نمونه از عجیبترین موارد و نکات مربوط به این پدیده و نتیجهگیری منطقی میپردازیم.
موارد برجسته تجربههای نزدیک به مرگتجربههای نزدیک به مرگ معمولاً شامل عناصر زیر هستند:
1.
خروج از بدن و مشاهده محیط از بالا: یکی از رایجترین و عجیبترین عناصر این تجربهها، احساس خروج از بدن و مشاهده صحنه از بالا است. افرادی که این تجربه را گزارش کردهاند، به طرز دقیقی توصیف کردهاند که اطرافیانشان در حال انجام چه کارهایی بودهاند و حتی به برخی جزئیات خاص اشاره کردهاند که بعداً تأیید شدهاند. برخی از این گزارشها به قدری دقیق و خاص هستند که بهراحتی نمیتوان آنها را توهم تلقی کرد.
2.
دیدار با افراد فوت شده: برخی افراد در این تجربیات با افراد درگذشته خود ملاقات کرده و مکالماتی با آنها داشتهاند. این بخش از تجربیات بسیار شخصی و احساسی است و بهعنوان یکی از عناصر تکرارپذیر در NDE ها در بسیاری از فرهنگها دیده میشود.
3.
عبور از تونل و دیدن نور: توصیف یک تونل با نوری در انتهای آن یکی دیگر از عناصر مشترک NDE است. افراد این نور را آرامبخش و زیبا توصیف میکنند و معتقدند که این نور دارای حضور معنوی یا حتی نوعی آگاهی است.
4.
احساس آرامش و بیوزنی: افراد در NDE غالباً احساس میکنند که از بدن خود جدا شدهاند و حسی از آرامش عمیق، عشق و پذیرش را تجربه میکنند. این حالت معمولاً به گونهای است که فرد از بازگشت به زندگی زمینی بیمیل میشود.
5.
بازبینی زندگی: برخی افراد گزارش کردهاند که در این تجربیات صحنههایی از زندگی خود را مرور کردهاند. این مرور زندگی به گونهای است که گویی فرد به سرعت، تمامی تجربیات و اعمال خود را به شکل یکپارچه میبیند و حتی احساسی از قضاوت یا ارزیابی اعمال خود را تجربه میکند.
نمونههایی از موارد مستند-
تجربه پام رینولدز: پام رینولدز در هنگام یک جراحی مغزی، دچار مرگ بالینی شد. وی پس از به هوش آمدن، با دقت جزئیات جراحی، صحبتهای پزشکان و حتی ابزار جراحی را که در طول جراحی استفاده میشد، توصیف کرد. پزشکان تأیید کردند که وی در طول این مدت هوشیار نبوده و بر اساس آزمایشات کاملاً فاقد فعالیت مغزی و حسی بوده است.
-
تجربه دکتر ایبن الکساندر: دکتر ایبن الکساندر، جراح مغز و اعصاب، پس از به هوش آمدن از کمای ناشی از عفونت مغزی، تجربهای عجیب از دیدن مناظر زیبا، موجودات نورانی و حس بیپایانی از آرامش را توصیف کرد. وی پیش از این تجربه، به جهان پس از مرگ باور نداشت، اما پس از این رویداد نظرش به شدت تغییر کرد.
تحلیل منطقی تجربههای نزدیک به مرگتجربههای نزدیک به مرگ در حال حاضر بهعنوان شواهد قطعی علمی برای اثبات وجود روح و زندگی پس از مرگ تلقی نمیشوند، اما از آنجا که برخی از این تجربیات به شکل دقیق و غیرقابل توضیحی رخ دادهاند، میتوان آنها را به عنوان نشانههای احتمالی در نظر گرفت. در ادامه دلایل منطقی برای جدی گرفتن این پدیدهها آورده شده است:
1.
تکرارپذیری در فرهنگها و افراد مختلف: تجربههای NDE در بین افرادی از فرهنگها، سنین و اعتقادات مختلف تکرار میشوند و این موضوع میتواند نشانهای از وجود واقعیتی مشترک در پس این تجربیات باشد.
2.
تجربیات مستند و قابل تأیید: برخی از این موارد به حدی دقیق و مستند شدهاند که نمیتوان آنها را به راحتی به توهمات یا تغییرات شیمیایی مغزی نسبت داد. مثلاً توصیف دقیق جزئیات اتاق عمل توسط فردی که هیچگونه هوشیاری نداشته، موضوعی است که دشوار بتوان توضیحی کاملاً علمی برای آن یافت.
3
. تأثیر پایدار بر زندگی افراد: بسیاری از کسانی که تجربه نزدیک به مرگ داشتهاند، پس از آن به شکل عمیقی تحت تأثیر قرار گرفتهاند و تغییرات معنوی و شخصیتی پایداری را گزارش کردهاند. این موضوع میتواند نشاندهنده اهمیت و اعتبار این تجربیات باشد.
آیا باید این تجربیات را جدی بگیریم؟از دیدگاه منطقی، اگرچه تجربههای نزدیک به مرگ به تنهایی اثباتی قطعی برای حیات پس از مرگ و روز حسابرسی نیستند، اما نشانههایی از وجود واقعیتی فراتر از جهان مادی به حساب میآیند. به دلیل تکرارپذیری، دقت برخی از این تجربیات و اثرات عمیقی که بر افراد دارند، میتوان با نگاهی محتاطانه و باز به آنها توجه کرد.در نهایت، این تجربیات میتوانند ما را به احتیاط بیشتری در مورد مفاهیمی مانند زندگی پس از مرگ و اهمیت اعمالمان در این جهان هدایت کنند.
@ew_iran