سپاهیان شمر میرن سر فرات آب بخورن می بینن آب گل الوده
چوپانی خبر میاره که عباس حرومی توی آب فرات شاشیده
شمر خشمگین وسوار بر اسب بسوی عباس میتازه عباس رو خفت میکنه در حالیکه داشته سرفرات جق میزده
از پشت میچسبونه بهش ولی توش نمیکنه چون داییش بوده بهرحال میگه آخه بچه کونی زنازاده من الان چکارت کنم گریه میکنه و میگه حسینو گول میزنم برات میارم
حسینو میاره شمر خفتش میکنه و یه دست نیمه خشک با آب فرات کونش میزاره
میره تا روز واقعه
میبینه این کونی گوز گوز زیاد میکنه و از رو نرفته گرد و خاکا بلند میشه کون یک یک شیهیان میزارن شمر کیر کلفت میمونه و حسین اوبی
شمر میفته دنبالش و از پشت دشداشه حسینو پاره میکنه و از روی اسب میپره رو گرده حسین و تا خرتنااااق تو کون حسین میزاره اما این دفعه خشک خشک
خون غلیظی کونبلا رو در برمیگیره
ماجرا رو میبرن پیش یزید ببینن ایا شمر زیاده روی کرده یا نه یزید میگه هرچی قاضی بگه
قاضی شریح حکیم عالیقدر کوفه حکم به
#هیجان_ناشی_از_اصطکاک_در_کون_حسین میده و شمر ازجرم تجاوز و خشونت منجر به قتل تبرئه میشه
و به جناب شمر میگه که با آل کونی و زنازاده علی لطفا اصطکاکشو کم کن و خواهشا تف بزن
@erfaneosho