بسمه تعالی
بیانیه ائتلاف انسجام در خصوص دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳🔸انتخابات ۸ تیر ۱۴۰۳ کمترین مشارکت سیاسی مردم را از ابتدای انقلاب تا به امروز در پی داشت. البته این میزان مشارکت برای بسیاری آنقدرها نگرانکننده هم نبود؛ چه بسا بگویند آنچه مهم است اداره معقول کشور به دور از جنجالهای سیاسی است و این میزان مشارکت برای تداوم ساختارها معقول است. عدهی دیگری هم که ابراز نگرانی میکنند، باز همه چیز را به مدیریت ضعیف کشور و تدبیر غیر کارشناسانه امور در این سالها حواله میدهند. این جریانهای حاکم، با تمام تفاوتهای ظاهریشان، مردم را تودهای منفعل میفهمند که باید نشاط سیاسیشان را کنترل کرد و در مدلهای کارشدهی حکمرانی گنجاند. حذف مردم از سیاست اینک پروژه رسمیِ این جریانهاست و چه بسا از سوی مردمِ ناامیدشده پذیرفته نیز شود.
🔹اما حذف معقول مردم، اثر نهایی خود را در استقلال کشور ظاهر خواهد کرد. کشوری که نیروی مردم خود را نخواهد و مشارکت حقیقی سیاسیشان را در مدلهای مختلف حکمرانی یا عرصههای رنگارنگ فرهنگی هدم کند، آماده است تا جذب تعادلهای خارجی قدرتهای شرقی و غربی شود و در گوشهای از معادلهای طراحیشده بنشیند. البته این راهِ رفتهی بسیاری از کشورهای جهان است و اینک دعوتش از دور و نزدیک، از دوست و دشمن به گوش ما میرسد. حساسیت نسبت به مشارکت حقیقی مردم که اصالتاً و ابتدائاً در سیاست ممکن است و پس از آن در دیگر عرصهها، حساسیت نسبت به استقلال کشور و ایستادگی بر شخصیت ملی است. امروز جهان و مشخصاً کشورهای منطقه چشم به استواریِ شخصیت ملی ما دارند. برای آنها این استواری، ابداً معنی داخلی ندارد، بلکه نماد مقاومت ایران پس از همه تحریمها و تطمیعهاست. نماد تصمیم ملی ایران برای حمایت از جغرافیای سیاسی مقاومت و ملتهای مظلوم آن است. در یک کلمه، مشارکت سیاسی مردم پیامی روشن به همه، از قدرتهای شرقی و غربی تا ملتهای منطقه دارد و معلوم میکند که چه مراودهای باید با ما داشته باشند.
🔸امروز، این مشارکت آسیب دیده و چه مبارک است انتخابات ۸ تیر که درد آن را به ما چشانده است. جمعیت ملی ایران رو به ضعف نهاده و جالب آنکه شورهای مصنوعی انتخاباتی نیز نتوانسته موقتاً آن را بپوشاند. حالا و پس از باطل شدنِ همهی تحلیلهای کارشناسی و آماری روشن شده است که دوگانهسازیهای مرسوم حزبی، مردم را گرم سیاست نمیکند و آنها نیک، از مشارکت مصنوعی تن زدهاند. آیا امروز کسی یا گروهی هست که بهصدق مردم کشور را فرابخواند و مشارکت سیاسی آنها را طلب کند؟ آیا هنوز جمهوری اسلامی میتواند مقاومت بر سر استقلال را با مردم ایران شریک شود؟
🔹صحنه انتخابات ۱۴۰۳ در روزهای گرم تیرماه باید تفسیر خود را پیدا کند؛ اینجا ابداً نزاعی فرهنگی بر سر پوشش زنان و فیلترینگ در میان نیست، همچنین ربطی به اصولگرایی و اصلاحطلبی با همه سابقهشان ندارد، نزاع اصلی مابین قرار گرفتنِ ایران در تعادلهای اقتصادی و سیاسی جهانی و اتکا به سرمایههای خارجی (به نام رفع تحریم و احیاء برجام) و ایستادن بر نیروی درونزای مردم و مشارکت سیاسی با آنهاست. در این چند روز باقیمانده به انتخابات دور دوم، باید این نزاع اساسی را بیش از پیش برآفتاب کرد و اجازه نداد تا نام مردم بازیچهی لفاظیهای تکراری قرار گیرد.
🔸امروز سعید جلیلی و آنها که اطراف او گرد هم آمدهاند و او را برگزیدهاند، نظر به شخصیت ملی مستقل ایران دارند و علیرغم تهمتها، از مشارکت عمومی مردم در صحنه اقتصاد و سیاست سخن میگویند. هر چه بیشتر از رقابت انتخاباتی میگذرد این تصویرِ متکی به مردم و بدور از جناحبندیهای کهنه سیاسی و حتی مذهبی در او و اطرافیانش آشکارتر میشود. آنها که استقامت ایران را در استقلال و مشارکت سیاسی مردم میجویند نباید نسبت به این فرصت بیاعتنا باشند و اتفاقاً در استقبال آگاهانه از آن، در تقویت و تعمیق این گفتار بکوشند.
🔹نکته مهم دیگر خطاب به گروههایی است که اطراف سعید جلیلی جمع شدهاند و در تلاشند. باز کردنِ راه مشارکت سیاسی مردم با تشکیل جبههای خودبسنده با ویژگیهای معلوم بدست نمیآید. نباید این جمعیت مستعد، حمیت خود را صرف استحکام پیوندهای درونی خود و اضافه کردن دیگرانی به آن کند؛ بلکه باید استقامت استقبال از همه آن مردمی را داشته باشد که بیش از هر روز دیگری از قالبهای تئوریک، جناحی و حتی آماری بیرون زدهاند و همچون اتفاقی در صحنه سیاست حاضر شدهاند.